سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

محمد حسین پنج سالش مدتی میگه من بزرگ شدم این قدر به من نگویید ناهارت رابخور این کار را بکن نکن من نمیکنم اسرار بی اسرار گفتیم از حالابهت میگیم ناهارنخور بعداز ظهر استراحت نکن هر کاری دوست داری بکن گفت خوبه مدتی گذشت اومد گفت من فلان اسباب بازی را میخوام میخوام برم شهر بازی گفتیم توبزرگی خودت برو کارکن پول دربیار خودت بروشهر بازی بماکاری نداره لحظه ای اخمهاش را توهم کشید وگفت آخه من هنوز کوچولوهستم کاربلد نیستم آدرس شهر بازی راندارم و..اما امروز صبح زود بیدار شد روتختشو مرتب کرددست وصورتش شست راحت نشست صبحانه خورد کمک مامانش جارو برقی کشید بادستمال گرد روی میز راگرفت اسباب بازیهاش را پس از بازی سرجایش گذاشت هنگام بیرون رفتن از خانه لباسهاش را پوشید واقعا که نمیدونم خورشید ازکدام طرف زده بود وقتی بهش گفتم توده تا کار خوب کردی خوشحال شد وقول دادهر روز ده تاکار خوب بکند تا زودتر بزرگ بشه

  اثر صدیقه اژ ه ای                           مدیروبلاگ شیدای اصفهانی


[ جمعه 92/3/31 ] [ 12:0 صبح ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 524
بازدید دیروز: 413
کل بازدیدها: 1132003
دانلود فایل با لینک مستقیم