http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com | ||
دل نمی گیرد قرار آرامش جانم کجاستصبر بیرون شد ز،کف آن ماه تابانم کجاستگشته ویران خانه دل چشم گریان روزوشبصاحب این خانه کو ،شمع شبستانم کجاستمی روم من ،کو بکو شاید نشان یابم ز، اوخسته ی کویش منم سودای پنهانم کجاستگر ،زند صد طعنه برمن خار وسنگ سنگلاخمی روم خسته بکویش راحت جانم کجاستآب چشمم خشک شد مژگان چشم آتش گرفتسینه ویران گشت و آوای پریشانم کجاستخار ،هجران می رود بر چشم دل باکم مبادجسم وجان وروح من آوای پنهانم کجاستسر دل را گر،به کلک آورده ام من اندکیراز دل سر بسته گویم نغمه سازم کجاست
کتاب آتش مهرصدیقه اژ ه ای وبلاگ شیدای اصفهانی
[ جمعه 98/6/29 ] [ 11:39 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
این جهان زیباست بسم الله الرحمن رحیمخالقش بی تاست بسم الله الرحمن رحیم
صدیقه اژه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی25 شهریور ماه 98 [ دوشنبه 98/6/25 ] [ 9:55 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
فرقی نمی کند شب وروز وقتی تو ذهن پویا وبیداریداشته باشی،هر بار به خودت سری بزن ببین تو درکجای جهانیایستاده ای ،هر کجا هستی نفست را تازه کنیک قدم به جلو بردارهمانگونه که هروز موهای سرت را شانه می کنی ،اندیشه وذهنت را سامان ببخشصدیقه اژه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی25 شهریورماه 98
[ دوشنبه 98/6/25 ] [ 9:49 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
عقابی یا مگس دنبال پروازی ،تفاوت می کند پرواز با پروازبستگی دارد ،بدنبال چه می گردیصدیقه اژه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ دوشنبه 98/6/25 ] [ 9:42 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
عقل راهم را روشن کرد عشق دستم را گرفت،با من همراه شد ،از آن پس من کاشف رویاهای خویش شدمبا عشق تا ابدیت همسفر خواهم بود
اثر صدیقه اژه ای متخلص . شیدای اصفهانیشهریورماه 98 مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ دوشنبه 98/6/25 ] [ 9:34 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
بپای چونکه شود در جهان لوای محرمبود نشانه ی از حرمت عزای محرمبه نینوا تن آن عاشقان پاک خدا جویفتاده بی سرو بی دست در لقای محرمبدشت کرب وبلا تشنگان زخمی ونالانکنار شط فرات اند ونینوای محرمعلی اصغر بی شیر روی دست پدر شدز، تیر حرمله سیراب در منای محرمدریغ حضرت عباس آن فدایی ایماندودست داد ز،کف اوبه اقتضای محرمبرای اینکه رساند به سوی تشنه لبان آبشهید گشت در آن روز غم فزای محرمنماز ظهر چو خواندند عاشقان خداییچه جورها که نمودند اشقیای محرمفتاده پیکر دهها شهید پاک خداییبزیر ستم ستوران در آن فضای محرمبه خیمه های شه دین زدند آتش کینهپلید مردم نا اهل بی وفای محرممیان آتش خون شعله ها زبانه کشاننسوزد از چه دل خلق در عزای محرمرسد به گوش فلک ازخرابه ناله وسوزصدای ناله وافغان ز، ماجرای محرمچگونه وصف کنم خطبه های زینب راز،خطبه های ستم سوز رهگشای محرمصدیقه اژه ای شیدای اصفهانیحسین خون خدا موجب نجات بشر شدشهید گشت و به لب آیت رسای محرموزینب ام مصائب یگانه بانوی ایثارمیان موج بلا گشت نا خدای محرم
[ دوشنبه 98/6/11 ] [ 10:54 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
بعد از ظهر گرم ودلچسب ،دوست داشتنی ،من گرما را به هوای سرد ترجیح می دهمروزهای خوش امسال هم به نیمه رسیده سال98در این شش ماهچه کردیماین ششماه را چگونه سپری نموده ،چه بدست آوردیم ،چه از دست دادیممسلم است ،آنچه از دست دادیم لحظات گرانبهای عمر مان بوده است ،آیا قدمی برای رشد وشکوفایی خود برداشتیم ،از زنده بودن زندگی کردنچه فهمیدیم چه چیز هاوچه کسانی را از دست دادیم ،آیا بر نامه ای برای شش ماه پیش رو داریم ،چقدر تلاش کردیم به رویاهایمان جامعه عمل بپوشانیمدر تعریف زندگی دنبال چه هستیم ،تکرار مکراراتزندگی چیست ؟ایا خوردن ،خوابیدن ،گردیدن کافیست ما را اقناع می کند ،زندگی دانستن قواعد بازی است .آیا نقش خودتان را در زندگی پیدا کرده ایدیا، با .بی خیالی در رودخانه یک طرفه بر زورق بی تفاوتی با اکثریت همراهیدبرایتان مهم نیست ، چرا..؟وبرای چه با اکثریت همراه هستید ،زندگی داد وستد استشما کالا نیستید ،که قابل خریدن باشید ،چه بسیار کسانی که ذهن واندیشه یرا به بهای اندک فروخته یا یغما گران سوداگران سود ،ذهن واندیشه انان رامصادره وانان را به تباهی ونابودی سوق می دهندبگذریم ،اگر تا کنون برای خود برنامه ای نداشته ایدشش ماه فرصت دارید تا پایان سالآغاز کن خدمت به خود ،خدمت به جامعه ،خدمت به مردم وهمنوعانت رادرختی بکار بذری بیفشان ،اشکی را به لبخند ،دلی راشاد کن ،فرصت کم است ،حال دلت را خوب کن ،با مهر ورزی وحفظ وحدت کلمهوخدا را خدا را در هر حال فراموش مکنعاشق باش مهربان باشصدیقه اژه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ جمعه 98/6/8 ] [ 3:6 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
صحبت ، از عشق است ،بسم الله الرحمن رحیمچهار اثر ماندگارمن بنامهای آتش مهر ، دیوان گلشن سحر ، دیوان صهبای عشق،آوای عشقسرشار از عشق وشیدایی امیدواری استعشق به خالق هستی ،عشق به نعمت حیات ،عشق به مهر ورزی ،به همنوع عشق به آرمانها وارزشهای الهی اسلامی عشق به محمد وآل محمد عشق به فرهنگ وادب سرزمینم ایران عزیزعشق برشد وتعالی وخدمت رسانی پیشرفت وتعالی می باشدنا امیدی ویاس در قاموس ما جایی ندارداز نامردمیها بیزارم از متکبران ،فخر ،فروشان ،دروغگویان ،دنیا پرستان دین فروشان بیزارماز همنشینی با خیر اندیشان ،خردمندان ،راستگویان ،مثبت نگران ،اندیشمندان شادمانمصدیقه اژه ای شیدای اصفهانی
اولین جمعه شهریورماه 97
[ جمعه 98/6/8 ] [ 2:38 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
قصه هجران تورا باستاره گفتم ،شبنم شد بر گلبرگهای گل فروغلتید ،با ابر گفتم گریست ،با باد گفتم طوفان بپا کرد ،با شمع گفتم خودرا به آتش کشید با کوه گفتم فرو ریخت، با دریا گفتم :متلاطم گشت، با پرستو گفتم :کوچ کرد ورفت ،با شب گفتم :دلش خون شد ،با روز گفتم تیره وتار گشت ،بانسیم گفتم ،از وزیدن باز ایستاد، من مانده بودم با کولباری از غم پس در فراق توسوختم گام در میان آتش نهادم ، چرا؟که غم هجران سوختن ودل به آتش جدایی فراق سپردن داردصدیقه اژه ایسال 64 مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ شنبه 98/5/19 ] [ 11:59 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
من وشبهای مهتابی که نور از آسمان می ریخت ،هوا پر بود از عطر نسیم روح پروری که با عطر گلهای باغ عجین شده بود ،نقاش طبیعت شبی دل انگیز،را نقش می زد،من یک جرعه از آن نور را با شوق نوشیدم،ورگهایم پر از عطر دل انگیز بهاران شد ،سبکبال از زمین بسوی آسمان پرواز نموده ومی رفتم ،اهل خانه ومردم شهر در سکوت شب بخواب رفته بودند ،وآنشب سفر ی بگذشته وبازگشتی بخود بودبرای رویشی دیگر وفردایی بهترهیچکس فصل نوینی را نمی آورد برای کسی جز خود اوبخاطر اینکه هر کس سر در لاک خویش داردیا همچون آسیابی بگرد خویش می چرخد تا پایان عمرسال75صدیقه اژه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ شنبه 98/5/19 ] [ 11:30 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |