اصفهان ای سرمه چشم جهان تا ابد مانی همیشه جاودان            شیدای اصفهانی

یک خصوصیت خوب مردم اصفهان اینکه همیشه در حال صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد هستنداگر آمدی اصفهان دقت کن تا باور کنی       نمایی از مسجد شیخ لطف الله

تا کی وچه وقت نسل جوان با ید آسیب ببیند ودر عین جوانی کهنه وفرسوده شود کهنه فرسوده به لحاظ اینکه شناخت او نسبت به مسایل ومشکلاتی که با آن مواجه است ونمی تواند به تنهایی بر آن غلبه یابد مگر جوانی که از پدر ومادر دلسوز وآگاه برخوردارباشدوخود نیز در شناخت دستیابی به راه حل تلاش کند . اما دریغ از این که جوانی. را در خانواده ای سپری کند که خود مشکل دار است وفاقد مهارت وآگاهی وتوانایی لازم امروزه نه تنها در ایران که در سر تا سر عالم جوانان بی پشت وپناه در فقر نا توانی درک مسایل مربوط بخود در حال نا بود شدن هستند ودر اثر ندانم بکاری زندگی خفنی دارند وهمین ها هستند که به اشاعه فساد وفحشا وهزار نا هنجاری اخلاقی واجتماعی دست میزنند وجامعه را ناامن میکنندمسایل اقتصادی وسیاسی هم که فرصت نمیدهد تا سیاستگذاران زمینه مساعدی را برای یاری به چنین افرادی فراهم کنند وسد ومانعی برای افتادن آنان به منجلاب نیستی فراهم کنند یکی از مسایل مهم اینکه مهارت مقابله در برابرمشکل را به آنان بیا موزند آگاهی آنان افزایش دهند مراکز مشورت را بطور رایگان وآسان در اختیار آنان قرار دهند وهمچنین مراکز رفاهی سالم با زمینه های اخلاقی تربیتی واردو های محلی سالم چه ورزشی وچه زیارتی سیاحتی همچنین جمع آوری دختران وپسران خیابانی در مراکزتربیتی همراه با  آموزش های فنی حرفه ورشد اخلاق دینی ورفتار سالم اجتماعی امروز جوانان از خلا ئ عاطفی رنج میبرند ویک جوری میخواهند آن را پر  کنند                                                                          شیدای اصفهانی

ایکاش  مردان ایرانی هنگام رانندگی کردن بیشتر دقت میکردند واینقدر تصادفات فاجعه بار ایجاد نمی کردند .ایکاش بیشتر از پیش به قانون وعلائم رانندگی احترام میگذاشتند واحساس مسولیت بیشتری نسبت به خانواده وهمنوعان خود میکردند .فکر حقه وکلک زدن وسوئ استفاده از اعتماد شریکان خود را از سر بیرون میکردند وتوکلشان به خدا وهمت وتلاش خود بود .ایکاش وقت بیشتری برای زن وفرزند خود میگذاشتند ایکاش سر کار خود با همکاران زن گپ نمیزدند ومحیط کار را با خانه خود یکی نمیدانستند .ایکاش ظرفیت خود را جهت پاسخگویی به مراجعین بالا میبردند واینقدر سر کار اداری با همکاران معامله ماشین وغیره نمیکردند بخصوص کارمندان دارایی و...وممیزی که چقدر سر خود معطل هستند وبه سختی به ارباب رجوع محل میگذارند همچنین .قاضی دادگاه ایکاش اسلامی تر وانسانی تر میاندیشید.وعمل میکرد وایکاش رانندگان از کامیون وسواری وغیره کمی غیرت داشتند وبا دیدن یک خانم بوق نمیزدند وترمز نمیکردند که به نظرمن حقارت وپستی آنان را نشان میدهد وایکاش دختران وزنان جامعه ما با لباسهای عروسکی جلف بیرون نمیآ مدند که چشم حریص مردان بیمار به آنها بیفتدوایکاش قانونی وضع میشد که اگر ماشینی بیخود جلو خانمی ترمز کرد با ارایه شماره ماشین به پلیس جریمه شود                                                                                                                       شیدای اصفهانی

از وقتی متولد میشویم در جا ده زندگی قرار میگیریم با گذراندن دوران کودکی ونوجوانی با آمو زه هایی که والدین مربیان وجامعه میدهندراهکار های عبور از این مسیرا فرار میگیریم .اما این تنها کافی نیست مهمتر از همه نوع نگاه ما به اهدافی است که در نظر دا ریم وچگونگی ابزار و برنامه زندگی است ما در این مسیر دنبال چه هستیم چه میخو اهیم بکجا میخو اهیم برسیم آیا هدف ما تنها کسب شهرت مقام مال علم دانش و... میباشد این بستگی به نقشه یا راهنما ی ما دا ردنقشه راه ما چیست؟راهنمای ما کیست؟

برای رسیدن به هدف هرچقدر دقت بیشتری داشته با شیم موفق تر خوا هیم بود .همه ما در گذر از مسیر زندگی با فراز ونشیبهای برخورد میکنیم وخیلی ها را به چشم خود میبینیم که به دره هلاکت پرت میشوند خیلی ها را میبینیم که در اوج هستند ونا گهان سقوط میکنند وطوری به زمین میخورند که با عث حیرت دیگران میشوند اینان کسانی هستند که پای هوای نفس خود نفله شد ه اند وعده ای را هم میبینیم   که مجذوب شعبد ه بازی های سامری شد . ودنیا و آخرت را باخته اندبرخی هم که حواسشان نیست دنیا را در خور خواب شهوت غضب خلاصه کرد ه اند اما در این میان عده ای آگا ه عالم وبیدار در مسیر زندگی در حال عبور هستند با دقت ومراقبت وحساب وکتاب روشن اینان نه تنها خود دچار لغزش نمیشوند بلکه مشعل تابانی را در دست گرفته وهادی مردم هستند اینان تا آ خربا امنیت وسلامت راه را می پیما یند وبه سوی جاودانه شدن گام بر میدا رند                       شیدای اصفهانی

ثروت من قابل شمارش نیست  کشوری دارم سرشار از منا بع  نیرو که در آن همه چیز سازمان دهی شد ه.هر چیز سر جای خودش قرار دارد .در گوشه گوشه آن آیینه ای تمام نماست که هر حرکت وهر گونه رفتار را منعکس میکند کسی نمیتواند در آن پنهان کاری کند چون شعاع نور بر آن میتابد واو را رسوا میکند .من ثروتمند ترین فردم گنج قنا عت دولتی بی پایان است نه مال حرام میخورم ونه چشم طمع به مال دیگران دارم ونه زمین به نا حقی را از کسی گرفتم ونه با حقه وکلک رانت خواری کردم هزار دروغ کلک زدم تا به نا حقی برسم .نه بار خود بر دوش کسی گذاشتم نه ظلمی روا داشتم  نه کینه ای در دل پروردم من ثر وتم را به فرزندانم بخشیدم به یکی از آنان اخلاق نیک وبه دیگری دانش دین و دیگری حتی ارثیه مادریم را به برادرم بخشیدم و ارثیه پدریم بدستم نرسید اما با این حال ثروتمندم واز ثروت خود که همانا عمر عزیز من است برای کمک به انسانها در جهت رضای خدا میکوشم وتا زمانی که هستم کوتاهی نخواهم کرد ومیدانم این تنها ثروتی است که تمام نا شدنی است گاهی میگویند چقدر فلانی دارد فداکاری میکند فکر خودش نیست خودش را خسته میکند من به آنان میگویم شما دارید خودتان را فرسوده وخسته میکنید که مالهای حرام را با حرص وطمع جمع میکنید وحقیقتا نمیخورید از گلویتان پایین نرفته دچار نیستی ونابودی ورسوایی میشوید وبلا خر یک جایی در زند گیتان آب وا میکند وخود دیده اید بهتر است خودتان را فریب ندهید آن شعاع نور بر میتابد زشتی وپلیدی شما را بر ملا میکند آنوقت بد تر از همه اگر قیامت باشد که هست چه جوابی دارید

اما من در هوایی نفس میکشم که مال خود من است غذایی را وآبی را مینوشم که حاصل کار من است ودر خانه ای زندگی میکنم که با رنج زحمت سا خته ام ودر آن مشغول کار وتلاش تربیت تعلیم وعبادت تلاوت قرآنم من ثروتمندم چون به هیچکس تا کنون ابراز نیاز نکرده ام من در خانه خود آسو ده خاطرم وکسی در خانه دل من جای دارد که شعاع نورش عالم را روشن کرده وآن نور محبت خداست

                                                                                                                           شیدای اصفهانی