خیلی دوست دارم داستانهای واقعی اززندگی های تلخ وشیرین وآموزنده را که می بینم ومی شنوم بنویسم اما حوصله این کار را ندارم زندگی یک خانم دکتر دندانپزشک زندگی یک تاجر ورشکسته یک دختر تنها ویک پسر فلج قطع نخاعی زندگی  ازدواج دوتا نابینا باهم وآوردن هشت بچه بدنیا زندگی یک ستاره پرست با یک مرد مسلمان زندگی یک مرد شکست خورده زندگی جانباز قهرمان زندگی یک هنرمند خلاق زندگی عروس وداماد کر زندگی زنان خیابانی وبچه های طلاق فداکاری زنان ایرانی  مسلمان شدن یک مرد بهایی وازدواج با یک زن شیعه وهزاران هزاراما بازم میگم حوصله نوشتن داستان را ندارم واز این مطلب که مطرح کردم متوجه شدم دوست داشتن کافی نیست دوست داشتن چیزی نیست که با زبان بگوییم بایدبه آن لباس عمل بپوشانیم تا دوست داشتن را اثبات کنیم حالا خیلی ها به هم میگویند دوستت دارم ولی در عمل هیچ ارادتی از خود نشان نمی دهند

                                                           مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی