http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com | ||
آخرین مطالب
لینک دوستان
لینک های مفید |
دلم آتش گرفت خون بگریست تا سفر کرد ورفت سوی بقیع شمع جان سوخت تا سحرگاهان معتکف گشت هم به کوی بقیع بغض غم در گلو ولب خاموش جرعه نوشید از سبوی بقیع طاقتم شد برون ،دل پر سوز تا که می دید هم عدوی بقیع شب چه خاموش بود دل نالان چشمه ی اشک روبروی بقیع یک ضریح کنج قلب من پر نور نه من آنجا هزار سوی بقیع بی خبر بود دشمن از دلها همه دلها غبار روی بقیع چهار معصوم مادر آنها همه هستند عطربوی بقیع دلم آنجا هزار بار شکست پر کشید از قفس بکوی بقیع باز گشتم از سفر اما دل من گشت شمع کوی بقیع چلچراغی ز، اشکها روشن روشنی بخش راهپوی بقیع باغ وگلزار مصطفی بنگر ای که داری تو ارزوی بقیع آسمان کهکشان ستاره نور نور باران به آبروی بقیع دل شیدا همیشه زائر اوست چون کبوتر به گرد کوی بقیع صدیقه اژ ه ای گلشن سحر با تصحیح مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ دوشنبه 97/4/18 ] [ 11:58 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ
موضوعات وب
لینک های مفید
آرشیو مطالب
امکانات وب بازدید امروز: 429 بازدید دیروز: 346 کل بازدیدها: 1179984 |
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |