الهی افسردگان ورنجدیدگان  با آتش محبت وعشق تو نیرو می گیرند،

وعاشقان تو از خویش میمریند .انان هرگز خود را نمی بینند  جز آنکه به هر چیز 

می نگرند تورا می بینند ،بهرکجا می روند تورا می جویند وکلامی به جز در راه رضای تو نمی گویند ، از جام باده تو می نوشند ودر هر کار خیری به جوشش مهو تو می کوشند چرا ؟که آفتاب محبت تو از بام ازل بر پرچین جانشان پرتو  افکن است ،وعشق یقین دردل جانشان استقرار یافته است برق نگاه تو ریشه نفس اماره از، وجودشان برانداخته وسایه لطف،فضل واحسان تو وجودشان را مترنم ساخته است ،عاشق وشیدای توخود وهستی خود را باخته در گوره عشق تو گداخته است ،بی بیم ، بی پروا ،تنها تویی پروای او تنها تویی دنیا وهم عقبای او عاشق تو پردهطلمت دریده بسوی،نور تو پرکشیده است تا جرعه ای از شراب محبت تورا چشیده است همه رنگها در پیش اویکرنگ دارند وآن رنگ توحید است عاشق تو هم عاقل است ودیوانه اورا که برد خانه 

او درحالی که باخلق است از همه خلق بیگانه است 

الهی هب لی کمال انقطاع الیک 

صدیقه اژه ای      مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی