سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

پسری در کنار رودخانه غمگین وافسرده نشسته بود

 پیرمردی که ازکنارش رد میشد متوجه افسردگی او شد

کنار اونشست واز او پرسید چرا ؟اینقدر بهم ریخته ای پسر م آیا مشکلی داری کاری ازدست من ساخته است پسر گفت آری مشکل من بسیار است وضع خوبی ندارم نمیدانم چکار کنم

در همین وقت پیرمرد برگ خشکی را که در کنارش بود برداشت ودر روخانه انداخت برگ چرخشی خورد ودر جریان آب رهسپار شد پیرمرد این بار تکه سنگی را برداشت ودر روخانه انداخت سنگ رفت ته آب

پیر مرد رو به پسر کرد وگفت کدامیک از این دو را برای خود انتخاب میکنی برگ یا سنگ را پسر گفت سنگ را  من آرامش را ترجیح میدهم چرا ؟تحمل نا ملا یمات را ندارم پیرمرد گفت اما من برگ را انتخاب میکنم چون که تحمل یکجا نشینی ندارم  برگ میبیند بکجا میرود ولی سنگ نمیخواهد بفهمد که در کجاست ونمی خواهد بفهمد که برای دستیابی به کارهای بزرگ باید زحمت فروان کشید وبا حوصله  یکی یکی راهکار ها را پیدا کرد اما  برگ سختی ها را پشت سر میگذارد بجلو میرود ولی سنگ در اول کار باز میماندوهیچ کاری برای پیشرفت خود نمیکندوتو پسرم این درهم ریختگی که داری برای این است که واقعا نمیخواهی خودت را از وضع موجو د به بوضع مطلو ب برسانی

                                                                                             شیدای اصفهانی


[ سه شنبه 89/3/11 ] [ 12:53 صبح ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 1120
بازدید دیروز: 53
کل بازدیدها: 1187546
دانلود فایل با لینک مستقیم