http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com | ||
باتو سخن گفتم وگریستم و سوختم ،اشک بخشش ،اشک نیایش، اشک شوق،اشک عشق وامید ،اشک نیاز ،باتو سخن گفتم وگریستم ،اشک عبودیتاشک درد ،اشک مودت ،اشک محبت ،اشک محنت ،حقیرانه ،متواضعانهبغض غم در گلودفرو بردم ولب فروبستم ،اما هرچه گام بسوی تو برداشتمخود را در میدان آزمایش دربرابر تو دیدم،بارها وبارها خود را مردود شده یافتم ،و دوباره نقطه سر خط از اول با توپیمانبستم وتو پذیرفتی ، دست مهربانت نوازشم کرد ،با تو سخن گفتم و گریستم وسوختم،آزمون سخت ابراهیم ،درد فراق یعقوبملامت نوح ، مرارت موسی رنج عیسیصبر ایوب . تاریخ آزمون همه پیامبران رادهها بار مرور کردم ،اسماعیل جان را بقربانگاه عشق توسپرد ،چند قدم باآسیه همراه شدم ،عجب بانوی مقتدری ،با حاجرهمراه شدمعجب استقامتی ،کوی صفا ومروه زیر آفتابسوزان رابرای آب حروله کنان طی نمود ،با مادر موسی عجب توکل نابیبسراغ سمیه رفتم ، سلام براوباداز آنان آموختم ، صبر وتحمل ،ایمان وتوکل راباتودسخن گفتم، که منهم ، در مسیر باشموتو در گوشم زمزمه وبر دلم الهام نمودیکه تو تنها صابران ، محسنین صدیقانموحدان. توکل کنندگان را دوست داریبادتوسخن گفتم ، گریستم ، من حقیر کجاآن والامقامان ،نمیدانم گریه امانم ندادکه ندایی بگوش جانم رسید ،که دائم بگو یا( ارحم الراحمین ؛یا اله العاصین،،)ومن گریستم، گریستم دیدم داری نوازشم می کنی ،ومن گفتم ،الهی از تو دلنواز تر کیست ؟محرم راز تر کیست ؟صدیقه اژه ای
این قطعه ادبی رابسیار دوست دارمسال 64 سرودم مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ چهارشنبه 02/2/6 ] [ 10:46 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |