http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com | ||
انچه در این سفر می فهمم.از حالا به بعد باید مراقب سلامتی خودم وهمسرم باشم .فرزندانمان دیگر بزرگ شده اند استقلال پیدا کرده سرگرم زندگی خودشان هستند .آخرین فزرندم که دخترهم هست ازدواج کرده بحمد الله .حاصل تمام رنجها وتلاشهای من وهمسرم ببار نشسته .حقیقت من در مورد تربیت واخلاق رفتار فرزندانم بسیا رحساس هستم ،وبا تمام وجود تلاش کردم وهمسرم برای فراهم نمودن امکانات زندگی بسیار حساس است دراین سفرعروس ها ودامادم همراه ماهستند .برای هر روز یاد داشت می نویسم ، امروز که دارم بوبلاگ قطره ودریا منتقل می کنم برایم بسیار دلچسب دوست داشتنی است ،در مورد اعضای خانواده مکانها پیش آمدها وزیبایی ها همه را نوشته ام ولی در این بخش در نظر دادم دریافت هایم از سفر را بنویسم .با خود می اندیشم در مورد نعمتهایی که خدابه ما عطا فرموده یک مطلب اینکه هر روز خود را با نماز دعا نیایش صبحگاهی شروع می کنم ،واین به من انرژی توان مضاعف می بخشد.چه روزهای سرد وسختی که با همین روش که قلبی هم هست آنروز را سپری وبا هر سختی آسانی را تجربه کرده ام ..به این ایمان قلبی دارم .دوران نوجوانی، جوانی هم مراقب بودم واین شعر را مرور می کردم. مکن کاری که پا برسنگت آیو، جهان با این بزرگی تنگت آیوشاید روش تربیتی در من این تاثیر را داشت .نمیدانم ،خودم در زندگی سختیها ی فراوانی راتحمل کردم نه من همه ما این سختی ها را بنوعی در مسیر حیاتمان تجربه می کنیم ،وحالا موقع خوشی من با فرزندانم بود آرزویی که همیشه داشتم. اما یک نکته این آرزوی من است . ولی عروس ودامادی که فرزنددیگران با گرایشها وسلیقه های متفاوت وارد زندگیمان می شود چی ،آنهاهیچوقت که شاید نتوانند این را بفهمند . وسهم خودشان باب سلیقه خودشان رابخواهند داشته باشند.امادرخلوتهای من با خدا لحظه خاص ویژه استهمین که یقین دارم اوهمه جا باما هست. آرامش پیدا می کنم .بارخدایا آنجا که همه مرا رها می کنند. وبه پناهگاههای خود می روند .وبخواب شیرین غرق می شوند .تنها تویی که بامن میمانی . وبه نوای دل سوخته ام گوش فرا می دهی .تنها تویی که انیس همدم منی ،آنجا که پرندگان آسمان از پرواز باز می ایستندونسیم دست نوازش خویش را از سرگلها وشکوفه ها برمی دارد..وکودکانم درخواب نازند،آنجا که همه آبها از آسیاب ریخته است، این تنها تویی که به من پاسخ می دهی،ومن صدای تورا می شنوم،وقوت قلب پیدا می کنم، آنجا که چوپان گله های خسته را به آغل می برند .وقایقها وکشتی ها از حرکت باز می ایستند ،وخورشید در آخرین لحظه غروب می کند .تنها نور توست که برپیشانی بلند من پرتو می افکند. گرمای عشق توست که مرا بسوی چشمه سار زلال برای ساختن وضو سوق می دهد .تا با تمام وجود در برابر تو روبقبله بنماز بایستم( الله اکبر اشهد ان لااله الا الله )
صدیقه اژه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
بسیار عالی [ چهارشنبه 102/2/13 ] [ 4:51 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |