وقتی خوب فکر می کنم ،که چی بودم .چی شدم وچی هستم .

می بینم.من از بچگی تو همه کارام حواسم بوده همیشه یک ترس خوب بامن بوده نکنه اینکاررا انجام بدم مورد سرزنش توبیخ  اهانت واقع بشم حقیقت بسیارنفرت داشتم .از کلمات بد .رفتارهای غلط شاید کسی باور نکند .یک بچه چطور می فهمه چکاری بده چکاری خوبه وبا همه شیطنت بلند پروازی بازی گوشی در کودکی ونوجوانی مراقب رفتار گفتار کردار خودش باشه ،حقیقت این که در نوشته های مهر مادری موقعیت خودم را توضیح دادم .شاید اگر آن موقعیت رانداشتم ومادرم زنده بود، واز من مراقبت می کرد .من با اتکائ به او 

بفکرم نمی رسید که چطوری باید رفتار کنم ،بی خیال دوست داشتم هرکار درست وغلطی را انجام بدم ،تا بهم بفهمونند که کجای کارم نادرست بود، وشاید مثل بچه های دیگر بادعوا تنبیه . امروز که آن دوران سخت عاطفی رواتی احساسی را پشت سر گذاشتم ،

خدا را هزاران بارشکر می کنم. که اولا بچه خودخواه ولجباز ویکدنده ای نبودم شیطون هم بودم .با بچه های همسایه وفامیل که تعدادشون هم کم نبود بازی می کردم .ازقصه گویی بازی نمایشنامه والیبال وفوتبال مدرسه بازی در نوشته های قبل توضیح دادم  یکی دیگر از ویژگیهای که داشتم ودارم یاری رساندن مشکل گشایی از همنوعانم هست، که اینهم موهبت وتوفیقی الهی هست، برایم مردم بسیار مهم هستند 

از بچگی هرچه داشتم دلم می خواست بچه های دیگر هم داشته باشند.

امروز هم که سالها از آنزمان می گذرد همین روحیه را دارم.

همه ی مادر طول عمرمان روزهای پرفرازو نشیب وغم شادی را داریم .

تجربه ای که ازین روزها آموختم،

اینکه. دشمن خوشبختی آدمها کینه توزی بدخواهی ،حس انتقام وتلافی 

هست .کم ظرفیتی ونداشتن معنویت درزندگی سبب کینه توزی بدخواهی 

هست. آنچه که به یقین در باره اش رسیدم خانواده هایی که دائم با هم 

مشاجره دارند . وحریم شکنی می کنند .ظلم وستم در حق هم روا می دارند .

عاقبت وسرانجا م خوبی ندارند .خودم شاهد دهها خانواده در همسایه ها یمان 

بوده ام .پناه برخدا می برم .از فساد رفتاری اخلاقی در خانواده ها 

برخی می گویند دعوای زن وشوهر نمک زندگی هست ،اما نمی گویند

کدام دعوا ،مشاجره ونفرین ، چه کسی مفلوک مظلوم واقع می شود 

قانون هم دسترسی به آن ندارد .زوایای زندگی انسانها پیچیده

هست .امروز که این مطالب را می نویسم .همه خانواده هایی که از آن 

رفتارها متلاشی وآسیب دیدند جلوی نظرم می آیند ،لج ولجبازی خود 

خواهی منم های بی جا .گذشت نداشتن درزندگی .وچقدر برایشان 

متاسف می شوم .برخی در اثر بیماری .یا حادثه ای امروز توی دنیا

نیستند.برخی هم به نفرینهایی که در حق هم کردند گرفتارند.

راستی هر انسانی مگر چقدر فرصت دارد .تاکی دارد فرصت سوزی 

می کند مشکلی که بارافت ومحبت گذشت می شد ،حل کرد .چرا ؟

لاینحل مانده به گره ای کور مبدل شده است .

خودمن هم مثل بقیه مشکلات عدیده ای داشته ام که با توکل صبر

تحمل گذشت بیاری خدا برطرف شده است .مگر ما در این دنیا

می خواهیم .به چی وکجا برسیم؟ .سعی کردم قطره ای باشم 

بدریا متصل، دریای رافت مهر خداوند ،راستش با همه توجه وتلاش

تجربه فهمیدم اگر می خواهم به سلامت مسیر حیات را طی کنم 

باید عاشق باشم تا غمها ورنجها مرا از پا در نیاورند،

ابتدا دلبسته عشق زمینی شدم .فکر می کردم خوشبخترین آدم 

هستم ولی بعد متوجه شدم ،اشتباه فهمیدم .بهرکی وهرچه دل بستم 

رودست خوردم .واقعا من دنبال آب بودم .وسرابهای متعددی سر راهم 

قرار می گرفت ومن زودباور می کردم .به آب رسیده ام اما دریغ چیزی

جز سراب نبود .حقیقت داشتم دوره  ای متفاوتی را تجربه می کردم 

وتا اینکه یکبار دلم شکست بد جوری گریه امانم نمیداد ،

وسوسه نا امیدی بسراغم بد جوری آمد بدبینی از کسانی که معنای 

محبت را نمی دانستند .همین طور کنار هم بودند .

این دل شکستن بلاخره راه را نشانم داد .

ای بیچاره تو به کی وچه کسانی دلبسته ای کسانی که دایم بین مرگ

وزندگی در آمد وشد هستند .ازاینجا بود .که عزم خود را جزم کردم 

از دلبستگیهای آنی خود فاصله بگیرم . اما مگر می شود، به چه کسی 

تا اینکه لطف خدا شامل حالم شد .این آیه مرا متنبه ساخت .

(نحن اقرب من حبل الورید ) از رگ گردن شما به شما نزدیکترم .آری 

باید به کسی دل ببندم که از همه به من نزدیکتر باخبر تر مهربان تر است .

هیچکس مثل او نیست .همیشگی ابدی است حواسش به تک تک ما .هست 

کسی که (حی قیوم ،سمیع وبصیر علیم حفیظ )است.اینجا بود که قطره سرگردان روحم بدریای رحمت خیر وبرکت الهی متصل شد،

 عاشق شدم .شیدا شدم .وچشم  راباز کردم ،دیدم کسانی را که به اشتباه

می روند.برخود ستم می کنند فرصت سوزی می کنند برایشان نگران شدم .

با همه وجود به یاریشان شتافتم 

تا شاید  آنها هم بیایند عاشق معبود قادرتوانا شوند .خود رافدای چیزهای

واهی نکنند تا نیرو وقدرت بگیرند به جای ویرانگری بسازند بسوی کمال 

گام بردارند، بیایند طعم شراب محبت عشق الهی را بچشند ،بوجد وسماع 

آیند از دخمه های یاس وسر خوردگی وسوسه های نفسانی خود را نجات 

دهند وزیبا زندگی کنند،

صدیقه اژه ای         مدیر وبلاگ  شیدای اصفهانی