سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

محمد چون فروغی تابناک آمد،

یتیمی بی پدر ،اما ز،مادرهم

 

جدا گردید و

 

دست مرگ مادر را گرفت از او

محمد (ص)شاهد اندوه وتنهایی ،

جوانی پاک طینت ،نیک سیرت 

در میان خلق ،

کمال مطلق انسان،محمد بود ،

محمد مهد بینایی  عقل و علم و 

آگاهی ،

تمام لحظه هااوباخدا بودو

خدا با او

امین خلق او در نوجوانی گشت 

میان مردمی بدوی واعرابی

 که می بردند کوس ننگ ورسوایی 

وآن شب  آن شب میعاد 

محمد همچنان آرام برغار حرا 

می رفت ،میان فکرت وحیرت 

بسوی آشنا می رفت 

تمام شهر در خواب خوش 

اما چشم او بیدار واو هرشب 

به تنهایی  سکوت وخلسه در 

راز ونیاز خویش با معبود ،

یکتا بود ،

که ناگه یک صدا پیچیده 

در آن غار

محمد ص بخوان 

آیات نورانی 

محمد ص با نگاهی پر هراس 

اما بزیر لب ،آرام گفت :نمی دانم 

دوباره آن صدا فرمود 

محمد بخوان ،

وبار سوم  محمد خواند 

آن ایات نورانی 

(بسم ربک الذی خلق خلق الانسان 

من علق )

محمد بخوان بنام پرودگارت که 

انسان را خلق کرد 

محمد غرق در حیرت وآن شب هم 

ز، وجد وشور به خود لرزید ،

اومی دید اسرار الهی !

وشب پُر رمز وراز آمد 

برون افتاد آن رازی که پنهان بود

پشت  پرده ی غیبت و 

این دست خدایی بود 

برای یک حیات نو ،

برای مردم عالم و خاتم 

جلوه تابان خلقت برزمین 

مبعوث بهر رهنمای خلق عالم 

شد، واین ودست خدایی بود 

برای یک حیات نو 

حیات نو ،

صدیقه اژه ای 

کتاب آوای عشق   مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی 

 

 

 

 

 


[ شنبه 103/6/31 ] [ 11:31 عصر ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 90
بازدید دیروز: 108
کل بازدیدها: 1170179
دانلود فایل با لینک مستقیم