http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com | ||
از دور دستها صدایی می شنوم،صدایی که نمیدانم از کجاست؟شایداز بیکرانه های اقیانوس عظیم این عالم .درهم پیچیده،که هرذره اش پیچیدگی خاص وشگفتیها ومجهولات خاصخود را دارد،این صدا صدای غم آلود ودردمندی نیست صدای پژواک مرگ ونالهجانسوزی نیست ،نه هیچکدام از این ها نیست ،این صدا صدای بودن است بودنی که در چشمه سار زلال اشک جانخویش راوشستشو داده وبا نکهت گل شکوفه های اینان عجین شدهوفضار عطر اگین ساخته است،این صدا صدای رهایی از غفلتها درونی وخوابهای مکدر تکراری استاین طنین دلنواز معشوقی است که عاشق رابه سراپرده خویش آنهمدر عزت وجلال فرا می خواند ،این صدا از بیکرانه های هستی بگوشمی رسد .وعاشق شیدا تبلوری از نور می شود ،وهر سلولی از جسمشسمفونی پر شور روحنوازی را سر می دهد ،سرتا پا شعف وجد می گرددوشادمانی خودرا ابراز می کند ،یک روز از خود پرسیدم ؟مگر غیر از این است که همه چیز به ما تحمیلشده است ،حتی هستی ما ، ناچاریم زیر این بار گران پشت خم کنیم ،سر انجام شکسته وخوردشویم ،وهیچکس ما رادرک نخواهد کرد ،صدای شکستن وخورد شدنمان را درمیان هیاهوی هستی نخواهد شنیدما چون قطره ای دراقیانوس هستی در فزاز وفرودهای آن درهم خواهیمغلتید ،ویا چون تخته پاره ی زورقی در گوشه از این جهان بی حرکتخواهیم ماند تاذرات جانمان به صورت غبار در آید ودر فضا پراکنده گرددآنگاه هر ذره از جسم ما فریاد بر آورد وهیچکس صدای آن را نخواهدشنیدکه این آمدن و رفتن ما بهر چه بودیکروز به پاسخی دنبالش بودم رسیدم ،هیچ راهی نیست به جز شکیباییبه متزل رساندن بار گران امانت نه هیا هوی من اثری دارد نه تکاپوی مندر پیچ وخم راههای پر فراز ونشیب بشاهراهی که هزاران راه فرعی داشترسیدم ،این بار بیش از پیش وقت گذاشتم با همه وجود گوش شدم تا بهترصدا را بشنوم .این بار اوای دلنشینی بود سر شار از آرامش وعشق وامیداطمینان خاطر پیدا کردم این صدا صدای نا آشنا نبود .بارها شنیده بودمبه آن توجه نداشتم ،این بار دقت کردم زیباترین لطیفترین عاشقانه ترینبود ، که باآغوش باز مرا به سمت سوی عمل خیر وصراط مستقیم فرامی خواند آری ،صدیقه اژه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ شنبه 103/8/26 ] [ 7:1 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |