سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

مردی در جستجوی خدا بود آرام قرار نداشت یک شب به هنگام سحرگاهان قصد نمود دست از خانه وکاشانه بکشد وبدنبال خدا برودهمسر وتنها کودکش در خواب بودند چند قدمی به سمت در خانه رفت اما دوباره برگشت نگاهی به همسر وفرزندش کرد تا آخرین لحظه با آنان خدا حافظی کند این کار را سه بار تکرار کرد ومرتبه سوم لختی تامل کرد میخواست چهره کودکش را به خاطر بسپارد در همین هنگام کودک لبخند ملیحی زد .مرد با خودش گفت دل نبند برو دوباره به سمت در رفت تا در را به پشت سر خود به بندد که صدای گریه کودکش بلند شد مرد چند قدمی از خانه دور شد اما ناگهان صدایی نامریی به او گفت برگرد خدا همین جاست در لبخند کودک تو

                                            مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی


[ یکشنبه 93/7/6 ] [ 12:0 صبح ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 472
بازدید دیروز: 842
کل بازدیدها: 1146208
دانلود فایل با لینک مستقیم