http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com | ||
شبی در بستر بیماری از آتش تب می سوختم ،آنچنانکه هوش از سرم برفت ،هذیان می گفتم ،برای درمان دردم طبیبی نیافتم ،ضعف تمام وجودم را فراگرفته بود. ناگهان یک ندای غیبی به من نهیب زد ،برخیز ،دوستی ببالینتآمده ، ومن هماندم،این دوبیت را سرودمبا تن تب زده از شوق چنان برخیزمتاتویی مونس جان وجد کنان برخیزمداغ هجران تو گر ،کشت مرا باکی ،نیستاز نسیم سحری وجد کنان برخیزمصدیقه اژه ایکتاب آوای عشقمدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ جمعه 103/2/7 ] [ 11:9 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
می شود.با عشق هر غم را زدود می شودبر نی ،دمیداز تار وپودمی شودباعشق روشن جان ودل می شود تاریکی وظلمت خجلمی شوددربین مردم شاد زیست میشود چون ابرباران زاگریستمی شود ...با مهربانی شاد بود از غم و...رنج بلا آزاد بودمی شود خندید با آلاله .. ها تا شوی سرمست از پیمانه هامیشودبابخشش احسان خویش شاد گردانی دل زار و پریشمیشودبا همت ولای ،،..ناب بردهر رنج وتعب هم اضطرابمیشود عاشق شد وغوغا نمود این دل سرگشته را شیدا نمودصدیقه اژه ایمدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ جمعه 103/2/7 ] [ 5:55 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
شکوه نام تو زیبایت چه والاست حیات بی مثالت روح افزاستجمال وحسن خِلقت در تو کامل شکوه آفرینش در تو پیداستجهان آماده ..فصل ظهور است ظهور اوشفای دردو غمهاستتو ای بانوی باران رحمت ونور جهان از بهر فرزند تو برپاستصدیقه اژه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ پنج شنبه 103/2/6 ] [ 5:45 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |