http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com | ||
به نظر میرسد دزدی بیماری ویا یک ویروس روانی ذهنی است .که فرد دزد به آن مبتلا شده وبا این که از نظر شکل ظاهر سالم به نظر میرسد در باطن فردی مرموز وعنصری نامیمون است .تا کنون در اذهان مردم این مورد را به فقر وبی کاری نسبت میدادند در حالی که این همه آن نیست .وقتی به جامعه بشری نگاه میکنی ومیاندیشی چه انسانهای به ظاهر صاحب نام ومنصب درلیست چنین افرادی در آمده اند.وچه دزدیهای کلانی را بنام خود ثبت کردهاند سوال آیا؟اینان فقیر ونیازمند وبیکار بوده اند امروزه ما شاهد دزدیهای خرد وکلان هستیم .قانون مجازات هم نتوانسته مانع این کار وقیحانه شود . آسیبی که دزدی به پیکر جامعه میزند امنیت وآرامش واعتماد را کم میکند .دزدها همانوقت هم که دارند مجازات میشوندتوی سرشان دارند نقشه دزدی بعدی را ترسیم میکنند.آنها معتاد به این کار هستند ترک آنان باید همراه با تخصص وکارشناسی همراه باشد .به دلایل ذیل 1-حریص بودن فرد 2-چشمداشت به مال مردم 3-یک شبه وراحت به همه چیز رسیدن 4- تسلیم وسوسه ذهنی شدن 5-درحال. زیستن ولحظه ای بودن 6-با ارزشها فاصله گرفتن 7-عقده حقارت ونداشتن کرامت انسانی در خود 8- روحیه خیانت کردن 9-لذت بردن از سرقت و..
لازم به یاد آوری است چنین افرادی از قدیم بوده اندوامروزه با پیشرفت های فراوان .امکانات وسیعتر باز هم تداوم یافته ونوع سرقتها تغییر کرده است وجالب این که در عصر ارتباطات وفن آوری دزدان دریایی دزدان اعضاءبدن انسان دزدان اطلاعات نظامی وسیاسی و...وجود دارد ونکته دیگر این که دزد چشم وگوش و...بسیار فراوان هستندسرقتهای ادبی وعلمی و...این که دزدی ازکار وکم کاری در برابر تعهدات یکنوع دزدی بشمار می آیددستبرد به اطلاعات در شبکه های اینترنت وغیره
اثر صدیقه اژ ه ای
مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ پنج شنبه 91/2/14 ] [ 1:42 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
سلام بر روح بلندعلامه بزرگ شهید مطهری که قلمش وبیانش نافع به حال مردم بود وراهگشا وسلام بر همه معلمان در سرتا سر کشور اسلامی ایران وسلام به جهادگران عرصه خرد وعلم ودانش معرفت آنانکه با جهل درستیز هستند واز دل تاریکها نور وروشنایی پدید می آورند وسلام به معلمان خودم که باکلام بیان خود برای بیدار شدن فکر وذهن واندیشه من با تمام وجود تلاش کردند وبه من معلمی را آموختند آنان کام جانم راشیرین کردند تا تلخی ایام مرا از پای در نیاورد درود خدا برآنان باد سر آمد همه آنان حضرت امام خمینی بود که ذره ذره نور معرفت را درجانم متبلور ساخت و...اما یک سلام هم به معلمان بدون مرز دارم آنانکه در هر کجای عالم هستند .بارفتار درست خود سبب هدایت اطرافیان میگردند آنان همه جا الگو هستند ویک کلام به معلمانی که به جای درس انسانیت آزادگی کرامت از الگوهای معلول مثال می آورند وتخم بد بینی ونفاق را در سینه پاک نسل نومی افشانند اینان هر چقدر هم از نظر دروس تخصصی خبره باشند چندان ارزشی برایشان لحاظ نمیگردد ای معلمان که باغبان جامعه بشری هستید مراقب ودیعه های الهی باشید بذر مودت انسانیت کمال را بیفشانید نه یاس ونا امیدی و... اثر صدیقه اژ ه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ سه شنبه 91/2/12 ] [ 4:26 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
یک بار بچه ها دور هم جمع شده بودند وهر کدام در باره موضوعی حرف میزدند یکی شون میگفت آقا معلم ما میگه یک زمانی میرسه که مدرسه های مجازی باب میشه دیگه مثل امروز معلم شاگرد مدرسه کیف وکتاب ...هزینه رفت آمد وترافیک غیره معنایی نداره بچه ها که از موضوع خوششان آمده بود هر کدام سوالی را مطرح میکردند یکی گفت اون وقت هیچ بچه ای درس نمیخواندیکی دیگر گفت از اتفاق خیلی خوب است از نخستین سالهای آموزشی آدم مجبور میشه متکی به خود بار بیاد در ساعتی خاص درسکوت آرامش با شبکه مجازی درسش را تمرین میکند حتی امتحان جواب قبولی را پی گیری میکند یکی دیگر گفت اونوقت چطوری با بچه های همسالمون بازی کنیم ارتباط برقرار کنیم معلم ما میگفت انسان در اجتماع رشد وکمال پیدا میکند یکی دیگر گفت از دود سروصدای خیابان ترافیک .غیره در امان خواهیم بودیکی دیگر گفت اینها فقط نظر هست فکرش رابکن چقدر شبکه پیچید ه ای برای سر تا سر کشور نیاز است آنوقت این همه معلم ومدرسه ای که وجود دارد چی میشه .یکی دیگر از بچه که ساکت بود گفت من مایل نیستم این گفتگورا ادامه بدهم من نظر دیگری دارم راجع به خودرو ونجات از طرح ترافیک وآن این که در آینده خود روهای اختراع کنیم که نوری باشد وبتواند در مکانهای شلوغ ویا پر خطر به جای روی زمین تا حدودی با دنده پنج هوایی به سلامت عبور کند همه بچه زدند زیرخنده آخر چطوری در جاده های شهری که میان سیمهای برق وشاخ وبرگ درختان است ان پسر که این مطرح کرده بود نه بابا آنوقت باید جاده ها وسیستمهای موجود تغییر پیدا کند نه این جاده های امروزی بچه هاهمچنان گرم گفتگو ویاداشت برداری بودند که وقت کار گاه تمام شد
اثر صدیقه اژ ه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ یکشنبه 91/2/10 ] [ 8:54 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
معلم . خوشا بحال شما شاگرد برای چی . برای این که شماخیلی چیزها دارید که ما نداشتیم. شاگرد.آقا خوش یحال شما . معلم برای چی . شاگرد برای این که شاگردانی مثل ما دارید که همه چیز دارند. معلم.بچه ها مراقب باشید کلا ه سرتون نره. شاگرد آقا حتی توچله زمستون زیر برف وبارون معلم. بچه ها چشمهاتون را ببندید اتاقی را بنام اتاق فکر توذهنتون ترسیم کنید. شاگرد آقا شما مصالح را آماده کنید. شاگرد دوم. آقا من چشمم را بستم اتاق فکر راهم ترسیم کردم .ولی حالا نمیتونم از اون بیرون بیام معلم.کدام یک از شما منظومه موش وگربه را خوندید .بچه ها جوابی ندادند معلم اومد چیزی بگوید که یکه از بچه ها گفت آقا اجازه من میخوام منظومه مورچه وکله پاچه را بسرایم سروصدای بچه ها رفت بالا معلم گفت .بچه ها کی ماجرای کلاه بوقی وکلاغ پر رامیداند بچه ها به فکر افتادند بهم نگاه میکردندبعد از لحظه ای مکث معلم گفت این داستان مدرسه های قدیم است هربچه شیطان درس نخوان را آقای ناظم سر صف صدا میزد وجلوی روی بچه ها اون راتنبیه میکرد بعد از زدن ترکه کف دست یا پاش کلاه بوقی را میگذاشت روی سرش ومیگفت دور مدرسه کلاغ پر برو بچه ها دور او هورا میکشیدند دست میزدند شاگرد .آقا شما هم تنبیه شدید معلم جوابی نداد
اثر صدیقه اژ ه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ یکشنبه 91/2/10 ] [ 12:59 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
وقتی قرآن در متن زندگی باشد وبا آن زندگی کنیم هیچ غم واندوهی برای کسی باقی نمی ماند.قرآن کتاب حیات ماست در پرتو عمل کردن به آن مرگ ماهم زیبا میشود .قرآن زبان فطرت ماست .تا کنون چقدر برای نجات افسردگان ناامیدان بیماران روان اعصاب از قرآن بهره جسته ایم روی موسیقی درمانی آب درمانی تحقیق انجام داده اند اما روی قران درمانی وبهره جستن از کلام نور وکلام خالق هستی کاری انجام نشده به معنای تحقیق وبه معنای درمان بیماران افسرده من سالهاست روی مفاهیم قرآن با گروههای سنی متفاوت کار کرده ام ونکات جالبی را متوجه شده ام اول این که قرآن آموزان باحضور در کلاس به قول خودشان تغییر اساسی وارزنده در زندگی با خانواده واطرافیان پیدا کرده از حالت ناامیدی وافسردگی وبی تفاوتی خود را نجات داده وبا انگیزه وعشق هم برتلاش خود افزوده وهم ظرفیت تحمل خودرا توسعه داده اند.فهم قرآن به آنها کمک اساسی نموده وقوه تشخیص ظلمت ونور را به آنان عطائ کرده است توجه به عبادات ورفتار سالم با دیگران وچگونه زیستن ومهارت سلوک با دیگران را سر لوحه زندگی خود قرار داده اند با همسر وفرزندان خواهر برادر وهمکار دوست فامیل از آموزه های قرآن بهره جسته اند وهمچنین با شنیدن تلاوت قرآن احساس آرامش وپرواز در فرازهای معنوی بهشتی برین را در روان خود احساس میکنند وبالاتر عمل به قرآن بسیار ازمشکلاتشان را مرتفع نموده است.
اثر صدیقه اژ ه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ پنج شنبه 91/2/7 ] [ 11:36 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
عمل کردن به دانسته ها شجاعت وجرات میخواهد. اکثر مردم سعی میکنند بدانند ولی به یک دهم دانسته های خود عمل نمیکنند. مثلی است باحلواحلوا گفتن دهان شیرین نمیشود .باید زحمت کشید ودست بکار درست کردن آن شد .ما روزانه با اعضای خانواده موسسه وجامعه در ارتباط هستیم ابراز علاقه هم از جانب دیگران وهم از جانب ما نسبت به آنان میکنیم اما وقتی پای عمل به پیش می آید اغماض میکنیم وحاضر نیستیم در عمل علاقه خود را نشان دهیم . اینها را گفتم تا مطلب مهمتری رابیان کنم ابراز علاقه ما به پیشوایان دینی نباید زبان تنها باشد بلکه باید قلبی وجانی وعملی باشد . اگر عشق وعلاقه به آنان دارم باید در رفتارم تغییر ایجاد کنم .زندگی ومرامم با آنان همانند باشد انسانیت وعلو روح آنان را در خود بارز کنم .از آنچه که بیزارند دوری کنم .به سبک زندگی دشمنان آنان زندگی نکنم ایمان قلبی وعمل کردن براه آنان داشته باشم بانوی شیعه مسلمانم هر کجا میروم نماد راه روشن آنان باشم .وقتی به زندگانی پر بارحضرت زهرائ س نگاه میکنیم ایشان حافظ و حامی ولایت هستند در عمل کاری نکنیم که شرمنده گردیم در پیش حق .اگر در عمل قاصر هستیم باید تلاش کنیم تا بصیرت جامع را بیابیم اگر میدانیم دروغ بداست نگوییم اگر فرق حلال وحرام را میدانیم در عمل مراعات کنیم در برابر حق سکوت نکنیم ظالم ستیز باشیم و... اثر صدیقه اژ ه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ پنج شنبه 91/2/7 ] [ 1:0 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
چه دردی ازجهل بدتر وچه تیره روزی ازکبر وغرور دردناکتر مردم دنبال چه هستند به کجا میخواهند بروند همه چیز که دارند نعمت فراوان رفاه وتفریح چه چیزی ندارند این مردم چه کم دارند. اسیر چه شده اند نیازهای کاذب وتنوع خواسته ها وامکانات فراوان دارد چشم دل این مردم را بخواب میبرد باور نداری به جامعه نگاه کن چه میبینی همه چیز زیباست شهر ها توسعه یافته بهداشت ظاهر هم تغییر کرده اجناس لوکس بالا شهری ها لوازم متنوع وظریف لباسهای گران آسایش نعمت الهی فراوان اینها همه باعث شده مردم غرق نعمت به خوشی های آنی روی آورند. وقت سوزی کنند تجمل گرایی افاده فروشی خود را برخ یکدیگر بکشند .اسم اینها چیست ؟مردم به کجا میخواهند بروند رفتارشان با سخنانشان تناقض دارد گناه دارد امری عادی میشود رفیق بازی مد روز شده است فقر دینی واجتماعی دارد هر روز بشتر جلوه میکند رنگ زندگی ها دارد عوض میشود و...
اثر صدیقه اژ ه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ یکشنبه 91/2/3 ] [ 12:40 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |