http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com | ||
محمد باش باخلق خوشت عالم گلستان کن تبر در دست ای انسان . چوابراهیم ویران ساز تو بنخانه ی دل را و همچون نوح کشتی نجات خویش را بشناس چنان عیسی شفا بخش دل مجروح خودمیباش . روح نوبدم برمردگان عصرگمراهی محمد باش و باخلق خوشت غرق صفا گردان وکن بیداردلهارا رها کن مردم در بند جهل وظلم استبدادرا از بندنادانی بکف برگیر شمشیرعدالت راببر از خلق تبعیض وبنا گردان عدالت را علی را رهنمای خوداگر دانی.دلت را خانه حق کن اگر توطالب آنی حقیقت را پذیراباش و باطل بران ازخود .توای انسان شکوه خلقتی. محزون چرا ؟گشتی. اسیر نفس شیطانی.مسخره کرده حق از بهر تودریا زمین وآسمانهارا هر آنچه را تومیخواهی .توانایی تودانا باش .یکدم تومشوغافل تو از آیات رحمانی خدابا توست. برخیز از یم طوفان ننگ وعاردلت را پاک کن از کبر وخود خواهی تو زیبایی توانایی توانایی اثر صدیقه اژ ه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ دوشنبه 90/11/24 ] [ 10:15 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
امروز ملت سر فراز ایران واقعا گل کاشتند. شور نشاط درچهره هر زن مرد نوجوان کودک پیران کهنسال موج میزد امروز روح ملی باوحدتی وصف نا پذیر اقتدار وعظمت خودرا به نمایش گذاشت .امروز همه از دل وجان هروله کنان حاجر وار سعی میکردند تا عقب نمانند همه صدا ها یکی میلیونها قلب برای ولایت درسینه می تپید مشتهای گره شده قلب دشمن نظام وانقلاب ولایت را نشانه میگرفت .امروز من صدای شکستن بتهای توخالی نظامسلطه واستکبار جهانی ودر هم فروپاشیدن دیکتاتورها را شنیدم وصدای فروریختن سه ابلیس جهان امریکا اسراییل انگلیس را شنیدم .امروز روز مرگ ابر قدرتهای ظالم وروز جشن پیروزی مومنان صالحان زمین بود .امروز پیرزنی که صدسال داشت روبه دختر سه سالهای کرد وگفت خوشا بحال تو وآن نوزادی که در آغوش مادش هست پرسیدم چرا ؟گفت. برای این که آنها در عصری زندگی میکنندکه آزادی وشکوه جلال اسلام است عصرما عصر تاریکی بود .او با فرزند نوه ونبیرهاش به راهپیمایی آمده بود ومن تعجب کردم چرا ؟رسانه ها میگویند سه نسل چهار نسل با شوق وشور امده بودند خیلی ها این را یک فریضه میدانستند.امروز روح امام وشهداءحاضر بود امروز روز نصرت خدا براین ملت بزرگ وخدا خواه بود خانمی گفت پارسال پایم درد میکرد نذر کردم بیایم هرسال راهپیمایی باور کنید پایم خوب شد .مردم با اعتقاد می آیند هم راه را میشناسند هم هدف را امروز روز دعا بود برای رهبر برای جانبازان برای ملتهای در بند برای پیروزی مسلمانان امروز همه بسیجی بودند بسیج جدای از مردم نیست امروز پسربچه هایی که تازه زبان گشوده بودند پرچم بدست مرگ برآمریکا میگفتند یکی از انها حتی نمتوانست درست تلفظ کند میگفت مرگ بر آمریا ای ملت سر فراز شیرین ترین چیز دانایی است وداشتن رهبری فرزانه شما همه چیز دارید موفق باشید تا طلوعی دیگر شب خوش مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ شنبه 90/11/22 ] [ 8:55 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
با حرف الف - به کامم ریختندجام بلا را به خاکم بیختند عشق صفارا ای آنکه بی تو مرانیست هم نفس افتاده ام به بندوگرفتار در قفس سرم را شانه زن سامان بگیرد شود درد دلم درمان بگیرد دیدی که غمت زغصه ویرانم کرد در آتش درد پخت وبریانم کرد در باغ سحر ستاره سان سوخته ام وز آتش داغ گلرخان سوخته ام میان لاک تن پنهانی تا کی اسیرنفس خود زندانی تا کی یک داغ بدل دارم وصد راه به پیش عمریست که دل بریدهام از کم وبیش شمع بازار جهان تنها دل است روح بیدار جهان تنها د ل است تا به کی رنج دانه را بکشم من که باجرعه ای زشهد خوشم ماه وخورشیدو فلک در دست تو عالمی حیران چشم مست تو وقت آن است دخترم امروز که بگویم که چشم خود واکن نهادم چوپیشانی برروی خاک دلم گشت دریا زطوفان چه باک کتاب دلم نکته آغاز کرد به نام خدا دل زبان باز کرد درشب بی ستاره ام نوری از توروشن فروغ ایمانم مده تن را بخواری تن گرامی است بعالم نفس انسان جاودانی است تویی قله آرزو های من تویی آتش طور سینای من نیست یک بنیاد صالح چیست این هرکسی خود یافته گم کرده دین نماز سروها در سر فرازی نماز لاله ها در جانگدازی یک کبوتر به باغ سینه ی من میزند دم زعشق رحمانی گلشن سحر منظومه هایش دارای مضامین پر باروارزشمنداخلاقی واز نکات دقیق اجتماعی برخورداراست غزلیاتش نیز از مایه عرفانی واجتماعی بهره جسته است قطعاتش شیرین دلپذیر ساده وروان از پختگی خاصی برخودار است این کمترینمصطفی هادوی شهیراصفهانی به عنوانمسول انجمن ادبی خانه هنرمندان وحافظ وظیفه خودانستم که از زحمات این شاعره گرانمایه تقدیر وتجلیل بعمل آورم وکم کیف زحمات ایشان را درعرصه ادبیات اسلامی در قلمرو شعر وادب معرفی نمایم چون درهر اثر میتوان پی به موثر برد فضایل اخلاقی ایشان را میشود در شعرش جستجونمودگلشن سحرسرشار از صمیمیت خاص وروح صداقت وپاکی اندیشه وخلوص لطافت طراوت طبع برخورداراست است گلشن سحررا تقدیم به محبوب جانان گل سرسبد هستی حضرت محمد صلی الله علیه وآله نمودم در پایان از استاد شهیر اصفهانی تقدیر وتشکر مینمایم مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ جمعه 90/11/21 ] [ 10:30 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
این زمان از این جهت بر بلندای قله تاریخ بشری قرار گرفته که ملتهابیدار شده اند وبه تکاپو افتاده انددیگر هیچ افیونی آنان رامسخ نخواهد کرد در گذشته تاریک این مردم خوش باور به خوش خیالی خود همه چیزشان را وسرنوشت حیاتشان را بدست استکبار وفرعونها قیصرها سپرده بودند تا شایدآنان کاری برایشان انجام بدهند اما نسیم روحانی وبانگ مسیحایی حضرت امام خمینی چون آذرخشی مهیب دلهای سنگ شده اشان را تکان داد بازهم گیج منگ بودند تا جوانان ایران زمین با خون سرخشان ومقاومت ایستادگی با گامهای مثبت دلدادگی از زمین هوا دریا شتافتن پیش گرفت وبا سر افرازی در مفابل همه توطئه های شرق وغرب فتنه های داخلی ایستاد وفریاد الله اکبر سر داد تا سرانجام همه به این نتیجه رسیدند که شاه ملکه قیصر حاکم غرب وشرق چپ وراست به فکر آنان نیستند نظامهای سلطه فکر چپاول ملتها ونسلها برای متامع شخصی خود هستند این خود آنها هستند که باید روی پای خود بایستند با تکیه برایمان اراده محکم تا بتوانند وهم اکنون این عصر از آن جهت بر همه عصرهاتفوق دارد که دیگر هیچ ستمگر جباری برمسند وراس کشورها وملتها باقی نخواهد ماند این عصر پایان سلطه جباران در تاریخ ابدی خواهد ماند وهمه ما که در این عصر حضور داریم هر کدام نقش موثری دراین اتفاق بزرگ خواهیم داشت الله اکبر مرگ برستمگر
مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ پنج شنبه 90/11/20 ] [ 11:22 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
مثلی هست که میگن ماه زیر ابر پنهان نمیماند.چه مثل پر مایه ای ایست . وقتی بزندگی انسانی خودمان فکر میکنیم ورفتارهای که از آدمها سر میزند را بررسی میکنیم . میبینیم اکثرانها خودشون نیستند دارند نقش بازی میکنند .حرفی را میزنند که به آن عمل نمیکنند وعلاقه ای به انجام آن ندارند همه فکر میکنند خودشان بی عیب هستند. برای همین هست که سر هر موضوعی دنبال مقصر میگردند ودنبال این که توجیح کنند وبتراشند تا خودشان را تبرئه کنند این کاری به شغل وسمت ودرجه علمی ولباس مقام مکنت پست وجایگاه ظاهری آنها ندارد.از رودربایستی که بگذریم بدروغ با هم تعارف میکنند دست هم را به علامت محبت میفشارند ودلی نگاهشان ودلشان چیز دیگری را میگوید.از دروغ کلک حقه نیرنگ الاماشالله که نگو ونپرس برادر با برادر وپدر بافرزند دوست هم نمک بارفیق واینه پای منفعت مادی که پیش میاد بخصوص در پرداخت حق ودین چشمشون را میبندند وآنچه که تواندیشه ودل دارند میریزند بیرون گاهی قید خون نسب فامیل وهمه را میزنند برای این که چشم تو رویی نشه که طرف حرفی از حقش بزنه همه میگن مرگ برفلان طاغوت اظهاربیزاری میکنند اما تا پای حق وعدالت پیش میاد وبرگرداند حق کسی پاشون میلرزه مگه میشه هزار بهانه میارند تا پای گور تابوت قبر پیش میروند آنوقت این آدم بظاهر آدم مومن نما چشمش به حقیقتی باز میشه هرچه کرده رومیشه تاجایی که طرف هم وحشت میکند هم به بیچارگی بدبختی خود پی میبرد نکته مهم این که توهمین دنیا هم دیر یا زود رسوا میشه وتوی اذهان نام ننگش باقی میمونه واگر باشه وببیند چقدر خواری وپستی را باید تحمل کند همین عالم براش دوزخ میشود.اما پیام این مطلب تورا خدا آنچه که هستی باش اینقدر نقش عوض نکن جانماز آب نکش ریاکاری نکن آخرش رسوا میشی میگی نه منتظر باش
اثر صدیقه اژ ه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ پنج شنبه 90/11/20 ] [ 9:21 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
سلام دلم نیومد این اتفاقی را که شاهدش بودم نگم .البته بخاطر کارم خیلی چیزهامیبینم میشنو م .کد گذاری می کنم یک سری آنها را بعد از بررسی کنارمیگذارم میرم دنبال واقعی تر ها امروز وقتی سر کلاس بودم مفاهیم قرآ ن را تدریس میکردم . بانوی جوان بیست پنج ساله خیلی آرام در حالی که چادرش را جمع میکرد باسرش سلامی داد روی اولین صندلی در ورودی نشست. گوشه ای از دفتر هم تعدادی از مدد جویان با خانم مشاور خیلی آرام صحبت میکردند من در باره سوره نور برای خانمها میگفتم خانم جوان از جایش بلند شد خیلی آرام آمد جلو یکی ازخانمها باسر اشاره کنارش بنشیند او نشست بعد از تدریس وپاسخ گویی به سولات قرارشد خانمها قرآن را تلاوت کنند این خانم بلند شد وگفت من نمیخوانم ولی خیلی چیزها آموختم دلم باز شد.بیشتر برایش توضیح دادم اولین باری که مراجعه کرده بود سرووضع جالبی نداشت مضطرب بود میگفت من با قران قهرم علت را پرسیدم گفت بخاطر همسرم او ازهیچ اهانتی فروگذلر نکرده من دوسال است از او جدا شده ام اما حس انتقام در دلم مشتعل است من میخواهم تغاث ظلمهایی را که به من کرده پس بدهد پس چرا ؟ .....برایش هزار دلیل آ وردم ساعتها با اوحرف زدم مثل آوردم به اوگفتم برو سر کتابخانه هر کدام از قرآن ها دوست داری بردار اومیگفت نه من فقط قرآن خودم را میخواهم من با قرآنهای دیگرقهرم کمکش کردم محبتش کردم گفتم آنچه نیاز داری بگو خدا با توست توتنها نیستی توکه از همسرت جدا شدی دیگر چه فرقی دارد که آرزوی تغاث اورا داری میگفت نمیتوانم بگذرم درباره نماز توجه بخدا عشق به معبود گفتم رویش بوسیدم احترامش گذاشتم واوبادلی پر امید رفت دفعات بعد آمد گفت وقتی در کنار شما می آیم دلم آرام میگیرد گفتم نه توبسوی من نمیآیی توبسوی خودو توجه بخدا می آیی من کسی نیستم بغض توی گلویم می پیچید قطرات اشکم را آرام پاک میکردم اومیرفت اما این بار آمد جلومن نشست گفت حرفم را میخواهم پس بگیرم گفتم به من نگو گفت اتفاق میخواهم بگویم من عاشق خدا وامام حسین زیارت عاشورا هستم مدتی نخواندم ام پریشب خواب دیدم آقایی آمد گفت به من گفته اند جلوی اطاق توگل بکارم گلها را کاشت و رفت من بیدارشدم دلم پراز سرور شده بود وضوگرفتم زیارت عاشورا را خواندم گریستم دیروز ازخیابان عبور میکردم همسایه قدیمی را دیدم از روز وحالم پرسید گفتم .اوگفت اما یک خبر همسرت سکته کرده وفلج شده آن موقع خوشحال شدم وحالا آمدم پیش شما گفتم. میتوانی همین الآن از اوبگذری توخدا را داری خدا وند انسانها ی خیر را سر راه توقرارداده اوبگریه افتاد دستهای سردش را در دست گرفتم او قرآن را برداشت بوسید وگفت خانم میبخشم باشد. قبول میکنم نمیتوانم این همه لطف را نادیده بگیرم گفتم همه چیز ازخداست به اوبیندیش او تورا رها نخواهد کرد خوشحال شددرخواستی داشت انجام شد مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ چهارشنبه 90/11/19 ] [ 7:26 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
جوانی دوران عبور از سختی هاو دوران تحمل مشقات است دورانی که میخواهی خودت را بشناسی روی پای خود بایستی دورانی که باید بدانی کجا آری وکجا نه بگویی واقعا کار مشکلی است. دوران دگرگونی تحول تغییر دوران گزینش مسیر. پیدا کردن هدف دوران بال پر در آوردن اندیشه ودوران بچه بازی های دل ومیل وآرزوهای بلند است دوران اضطراب هیجان دوران نشاط سلامتی توانمندی جسمانی دوران شکوفایی استعدادهای نهفته. دوران جوانی دوران عظمت اقتدارانسان است دوران احاطه آرزوها برعقل دل انسان است جوانی سرمایه ای گرانبهاست که انسان میتواند با مدیریت درست از آن برای همه عمر بهره جوید مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ یکشنبه 90/11/16 ] [ 11:59 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
من نمیخوام شاعر باشم .شعر سرودن کار آسانی نیست اونم توی این دور زمانه که دمبدم روسر آدم بار مشکلات را میگذارندو پشت سر هم شعر فرمایشی را به تصویب میرسانند. اگر این طوری گفتی این اتفاق می افتد واگر آنطوری سرودی یک غاز نمی ارزه بابا کی دیگه دل دماغ شعر خوندن داره تازه بیشتر سروده ها هم تکراری تقلیدی وباز سازی شده ومونتاز است اصلا شعرهای را بدست تومیدن که کپی برابربااصل است. یعنی شعر یکی دیگه بنام یکی دیگه حتی چاپ شده وهیچ قانونی وجود نداره که مانع بشه برای همین هست که من نمیخوام شاعر باشم وقتی هرچی اراجیف مورد توجه قرارمیگیره برای خنده وخوش وبش آنوقت صاحبنظران که بارها میگویند شعرت خوبه ولی ما تایید نمیکنیم . اونم بخاطر حسادتشون که نمینونندبهتر از خود را ببیننداونوقت توهم بودی جای من نمیخواستی شاعر باشی همیشه کسانی تندیس گرفتند که سبب تحریک غرایز شدند نه اونهایی که برای انسانیت شعرگفتندوزحمت کشیدند اینها را شاعری میگفت .که دلش خون بود وضع حال خوبی هم نداشت .امروزه خیلی ها می آیند اما میبرند ومیروند امروزه بسیاری از ارگانها شعرا را دعوت میکنند همایش موضوعی برگذار میکنند باکلی هزینه تبلیغ وقتی اثرها وحاصل زحمت شعرا را گرفتند بهره بردند میگویند کی بو دکی بود کجا بود تو زمین یا هوا بود این آدم را ناراحت میکند بچه شاعر را پیش میکشید واستوانه ها را کنار میگذارید دست مریزاد میوهای رسیده را له میکنید تا کالها برسند آنهم درادبیات شعر وادب که خون دلها میخواهد درحالیکه هردو لازم ومنظوم یکدگر ومکمل هم هستند ومن میسرایم نمیخواهم شاعر باشم آنچه من مینویسم هدیه کوچکی از طرف من برای شماست من نگارنده کلام دلم روشنی بخش بزم انجمنم من نمیخواهم شاعر باشم شاعری کار آسانی نیست من دوست دار شاعران شیرین سخنم باشعر تولد یافته ماه بهمنم پر از عطر گل گشته شعر ترم بساط ستم را زبن برکنم بود کهکشانها بزیر پرم جهان آفرینا تویی یاورم اثر صدیقه اژ ه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ یکشنبه 90/11/16 ] [ 11:12 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
این حرف خود من هست باور کن این بعد از ظهری دلم میخواد دوتا بال در می آوردم میرفتم تا آنجایی که توان دارم به بچه سربزنم براشون هدیه ببرم براشون قصه بگم اشک چشمشون را پاک کنم باشون بازی کنم هرچی خوبی یادشون بدم ویک دانه بذر تو ضمیرشون بکارم که اونم بذر محبت نیکی من مطمئن هستم بچه ها اگر مرا ببینند دوستم خواهند داشت سالها با اونها سروکار داشتم من عاشق بچه های دنیا هستم رنگ ونزاد مرام وفرهنگ غیره نمیتواند مانع محبت ودوستی من به آنها بشه بچه ها زیباترین وهوشمند ترین موجود عالم هستند اگر شما در دلتون واطرافتون احساس نشاط وانرزی مثبت میکنید بخاطر همین بچه هاست دل اونا پاکترین دل عالم است نگاهشون معصومانه است یک ذره بخل حسد ریا تودلشون نیست عاشق تحرک شادی هستند وقتی اسباب بازیشون آسیب دید ناراحت میشن اما زود فراموش میکنند با خودشون رو راست هستند با کسی کینه نمیکنند همیشه می پرسند خدا کجاست میگن دوستش داریم از کسی که بدشون میاد از شیطون این را می فهمند خدا خوب وشیطون بداست توقع زیادی ندارن یک یستی آرومشون میکنداسباب بازیشون به همبازیشون میدن تو بازی دوست دارند یک حریم مثل خونه مغازه و..داشته باشنداشکشون زود بلخند تبدیل میشه من عاشق بچه ها هستم .بچه ها انسان را به زندگی امیدوار میکنندبچه ها معصوم های کوچک خانه محله شهر و ..هستند که دعاشون را خدا زود قبول میکنه بخاطر اونها چه بسابه بزرگتر ها رحم میکنه بچههرچند نزاد قومیت ملیت خاصی دارن ولی در حقیقت همه اونها بچه هستند وبچه به مهربانی خوشرویی و...نیاز دارههمین الآن بچه هایی هستند که گرسنه بیمار زخمی جدا از والدین هستند کسی نیست کمکشون کند همین الآ ن بچه هایی هستند که جشن تولدشون هست همین الآن بچه هایی هستند که از طرف یکی از والدین مورد بی مهری قرار گرفته اونها فقدان محبت را درک میکنند نمتوانند به زبان بیاورندروی تخت بیمارستانها بیماری لاعلاج کودکانی که ناقص بدنیا آمدهاند جسمی وذهنی همین الآن شاید تولد یک نوزاد خوشبختی زوجی را کامل کند وهمین الآن کودکی در آغوش مادر ش جان دهد وهزاران امای دیگر واگر وشایدنوزادی را مادرش اورا رها کند بدست سرنوشتوچه کودکانی که بی سرپناهند بی امکانات اولیه حیات وشاید کودکی باقصه شیرین مادر بزرگش بخواب رفته باشد ومن دوست دارم بال داشتم به همه انها سرمیزدم ومحبت میکردم
اثر صدیقه اژه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ جمعه 90/11/14 ] [ 4:29 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
بچه ها رااز صمیم قلب دوست بدارید وبه آنها اهمیت بدهید به سخنانشان گوش بدهید .وسط حرف آنها نپرید با اخم تند خویی با آنها برخورد نکنید فکر نکنید چون قدتان بزرگتر از آنهاست وزورتان بیشتر است با کم حوصلگی وبد رفتاری وبی اعتنایی وکم اهمیت بودن رابه آنان اعمال کنیددر این قسمت سخنم با پدران است که خستگی گرفتاری وحتی رفیقشان وسیگارشان وتماشا ی فیلم وفوتبالشان را به فرزند دلبندشان ترجیح میدهند. اینان همیشه خودشان را صاحب حق میدانند .به بچه هایتان اهمیت بدهید آنان تکه ای ازوجود شما هستند قلب شما هستند آنها خوب میبینند ومیفهمند منتهی نمیتوانند بیان کنند به بچه هایتان احترام بگذارید خواسته های منطقی آنان را برآورده کنید. سبک با آنان صحبت نکنید با آنها درددل کنید مطمئن باشید تسکین می یابید آنان شنوندگان خوبی هستند قلب کوچکشان برای شما میتپد آنان کسی را در این عالم بجز شما نمیشناسند وکسی را مثل شما دوست ندارند آنان شما را قدرت مطلق میدانند کاری نکنید که در دلشان از شما تنفر پیداکنند وقلب کوچکشان از شما مکدر گردد نه .نه بابا نیست رفته سرکار رفته کلاس رفته خرید رفته و...دایم شما را در حال رفتن ببیند آنها را در آغوش بگیریدببوسیدشان برایشان هدیه بخرید بپارک بازی ببرید با آنها بازی کنید باور کنید بهترین لذت را خواهید برد انرزی میگیرید سر زنده میشوید فرصتها کم است آنها زود بزرگ میشوند بگذارید طعم شیرینی این لحظات را چشیده باشید به بچه اهمیت بدهید آنها مرغ وخروس نیستندکه تنها آب ودانه بخواهند ماشین نیستند که بنزین روغن بخواهدآنها خود کوچک شده شما هستند. همه نیکیها وارزشها وخلقیات پسندیده را به کام جانشان بریزیدبا هرچیزی مربوط به آنهاست مهربان باشیددست نوازش برسر مادر فرزندتان بکشید وگل لبخند را به پدر فرزندتان هدیه کنید شما برای چه کسی تلاش میکنی وبار مشقت زندگی را بدوش میکشیدبرای آینده فرزندتان چرا ؟الآن را با ندانم کاری وغرور ولجبازی خراب میکنید آینده همین رفتار وکردار شما در حال است ذهن بچه همه چیز راضبط میکند کاری نکنید که وقتی بزرگ شد از شماانتقاد کند بگوید در انحراف اخلاقی من شما مقصر هستید به بچه اهمیت بدهید حتی به بچه های فامیل همسایه هر بچه ای که میبینید بگذارید یک خاطره خوب برایش بماند بی اعتنایی بی محلی طرد کردن را کنار بگذارید اگر دریک مسیری بودید که درکنار شما وفرزندتان بچه های دیگری بودند به آنها هم توجه کنید قلب بچه ها شیشیه ای است زود مکدر میشو ومیشکند بچه را دوست داشته باشید
اثر صدیقه اژ ه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ جمعه 90/11/14 ] [ 10:51 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |