http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com | ||
من نه اینم و.نه آنمنه زمینم .نه زمانمنه زبونم نه زبانمنه ز،آتش نه دودمنه زتارم نه ز،پودمهمه نور است وجودمنه حقیرم.. نه امیرمنه به دامم .نه به دانهنه از اینجا ونه از آنجاز، جهان ....،دگرم منرو سوی عالم بالاهمه شوقم همه مهرمکه سرا پا نشناسمکه نه مدهوشم وهوشمخبرم هست از اینجا ودگر جای جهانمپروبالی بگشایم به دلمدانه مهری به لبم ذکر دعاییشنومنغمه دلچسب سرود ازلی راوصدای پر جبرئیل وملک را کهبُود راهنمایم همه جا عرق سرورموهمه نورم، همه نورم ،سخن از عشق بگویمبه ره دوست روم جانبسپارمهمه چیزم همه از اوستوجودم همه اویمودگر هیچ نگویم کهز،اویم ودگر هیچ نگویمصدیقه اژه ایدیوان صهبای عشقمدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ یکشنبه 03/10/16 ] [ 9:57 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
بیا ای .....عشق جان ارزانی تونه جان دل ،دل همه قربانی تو نه دل هرآنچه من دارم درعالمفدای جلوه ی رحمانی ....توبمیرانم ،بیمرانم تو از خویشکه هستم من کنون زندانی توبمیران وحیاتم بخش صدبارحیات ومرگ من ارزانی توصدیقه اژه ایدیوان صهبای عشق مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ یکشنبه 03/10/16 ] [ 9:43 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
اگر خوابید بیدار ،اگربیدارید هشیار ،مبادا میان این همه فتنه واین همه نقشهواین همه بیداد لحظه ای غافل شویم ،آیا وقت آن نرسیده که چشم دل باز نگهداریمجایگاه تاریخی خودرا در این جهان پر آشوببیابیم با اراده محکم وآهنین به جباران جهاننه بگوییم برای همیشه ریشه بدخواهان نظام وکج فهمان تاریخ را بخشکانیم ،یادمان باشد که دشمن هرگزخواستار استقلالآبادی وعزت سر زندگی مردم مانیست .استکبار وصهیونی خون آشامان عصر حاضرندهر کجا قدم می گذارند باعث ویرانی ونابودیهستند .آنان میخواهند ملتها را به بند بردگیخود گرفتار وانان را از هستی ساقط کنندامروز همه چیز روشن وآشکار است ، واسفا !به پَستی کسانی که درک مطلبشان پائین استودرِ گوش ودل قلم وقدمشان بسته است،ودردام دیکتاتورهای فریبکار واژدهای هفت سرافتاده و خواسته وناخواسته زهره کشنده این سازش واین نفهمی را برجان خریدند،در حالی که بانیروی عقل وخرد ،شرف وعزت ارادهوغیرت روح استقلال ازادگی را می توان کسب نمودوبر زور گویان عالم غالب ودرمقابل شان چون سدی محکم ایستاد صدیقه اژه ای مدیر وبلاگشیدای اصفهانی [ شنبه 03/10/15 ] [ 8:26 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
حاج قاسم را همه دوست دارندبراه مکتبش ،، جان می سپارندبدشمن. گو، زهی افکار باطلتو را برخاک ذلّت می نشانند
صفای باطنت شور آفرین استکلامت روشن از نور یقین استسراپا.... مهد اخلاصی وایمانشهادت بهرتو زیباترین است
صدیقه اژه ایمدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ پنج شنبه 03/10/13 ] [ 6:26 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
همه جای ایران سرای من استجهان ...طبیعت برای من استزمین و...زمان کهکشانهای دوربه زیر پر ...و..بالهای من استمنم جلوه ..ی پر فروغ حیاتبهشت برین.. زیرپای من استجهان پر از .....رمز ورازم نگرجهان پُرسوز ..ونوای من استمنم عاشق مست شیدای دوستکه او محرم رازهای . من استبه مهر و وفا شهره گشتم .اگرهمان نور حق رهنمای من استبه جز حجر آن مه ندارم غمیغم او به دل خونبهای من استصدیقه اژه ایدیوان صهبای عشقمدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ چهارشنبه 03/10/12 ] [ 9:32 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
1386 _دهم دیماهسالروز انجمن شعر و ادبشیدای اصفهانی ،گرامیباد،این انجمنی که نام او شیدا گشتاز لطف خدای مهربان بر..پا گشتهرچند کوچکست این محفل اُنسدر جمع شما قطره ای ازدریا گشت
در بزم ادب رونق ...بازار گل استهر فصل رسد موسم دیدارگل استشعر و....ادب نغمه ی مرغان سحرسر مست ز.جلوه ی پدیدارگل استگُل در گُل وباغبان بستان همه شادهر شاعر شوریده طرفدارگُل استصاحب نظران شهد بریز.ند به کامدرمکتب عشق دل خریدارگُل استصدیقه اژه ایدیوان صهبای عشقمدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ چهارشنبه 03/10/12 ] [ 9:24 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
امد شب قدر من کجایم امشبدر تاب وتبم چه بینوایم امشبچون ابر بهار بیقرار و.. گریانبا سوز به کوی آشنایم امشبصدیقه اژه ایدیوان صهبای عشق مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ چهارشنبه 03/10/12 ] [ 9:12 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
ماه رجب آمد کا مرا پاک کندچون گوهر نورانی افلاک کندبایدکه بجان دل بکوشی شیداباشد که ز،می ، تورا طربناک کندصدیقه اژه ایدیوان صهبای عشقمدیر وبلاگ شیدای اصفهانی
[ چهارشنبه 03/10/12 ] [ 9:9 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
با خیال بلند در پروازآسمان آسمان گذر کردمکهکشان کهکشانبه سیر وسفراز زمین رفتم وسفر کردمآنچنان دور شد دلم زینجاناگهان پشت سر نظر کردمیک زمین خاطرات بود ونیازهمه را از دلم برون کردمناگهان موج شعله ای دیدمرفتم وبی امان خطر کردمهمچو شاهین به اوج بال بلندهمه جارابزیر پر کردماخر این شعله چیست ؟تا دل عرشدل شیدا پر از شرر کردم تا بپرسم که شعله ها از چیست ؟ لیکن از هیبتش حذر کردم خون دل خوردم وهمی ماندم دل آشفته خونجگر کردمتا شنیدم بگوش سبحانی ،خواندم ودیدم وز، بر کردمشعله آهیست از دل عالمشعله از آدم است تا خاتمهمه را یک بیک نظر کردمآخر آن آه سینهی من کودر گمان آمدم ضرر کردمسوز جان آتشی بجان افروخت،سر ز،غم زیر بال وپر کردمآه دل راچو مشک تر کردمعرش رحمان چه شور وحالیداشتآه گشتم بدان سفر کردماتش افتادو هستی ام را سوختآمدمهم تورا خبر کردمصدیقه اژه ای مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ سه شنبه 03/10/11 ] [ 9:33 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
کاروان عمر دارد می رودکولبار رنج وغم را می برد ،روز وشب با فصلهای بی شماردر غروبی سرد وخاموش می رسدروز دیگر نقرگون آید نسیماشک باران ابر خندان می رسد ،ان یکی گریان یکی خندان بباغلاله زار عطر افشان می رسدصدیقه اژه ایدیوان گلشن سحر مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی [ چهارشنبه 03/10/5 ] [ 4:45 عصر ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |