ای کاش نسیم بودم ،وآرام ودلنواز در سراسر جهان از کوهساران ابشاران دریا دشتها ودمنهاعبور می کردم ،زمین واسمان در در می نوردیدم وترنم کنان همراه با عطر دل انگیز گلها ونغمه روحپرور پرندگان نغمه سرا سهمی وارمغانی برمی گرفتم بسوی افسردگان رنجدیدگان میوزیدم ،تا دل غمدیده وروح افسرده اشان بترنمی دلنواز شادمان کنم ،تا با رایحه روحنواز امیدرا به آنان هدیه بدهم بوجدشان بیاورم که هان چه نشسته اید که از اسمان خدا گوهر می بارد وزیر پای شما گنجهای گرانبهایی است، چه نشسته اید که بهار واقعی درجان شماست .غم بزدایید ازدل به مهر تابان الطاف رحمانی خود را بسپارید ،به اسمان پر،ستاره نگاه کنید ،گوهران شب افروز را بنگریدکه برایتان پرتو افشانی می کنند بزمین خدا این سفره گسترده رنگارنگ نگاه کنید که با چه خوندلی گلها وگیاهان میوه های متنوع رنگارنگ با طعم وعطر متنوع به،شما هدیه می دهد به پیکر خویش بنگرید چشمها وگوشهادست پا زبان بیان تن صدای خود به اعصای جوارح وجودتان که چه به دقت اندازه معین کارشان را بادقت انجام می دهند تا شما بتوانید امورات زندگی را بگذرانید

ایکاش نسیم بودم وشهد وعطر مهربانی امید  را برایتان به ارمغان می آوردم 

صدیقه اژه ای          مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی