سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

خدایامن جهان را دوست دارم 

زمین و   آسمان را دوست دارم 

تمام   مردم دنیا ،.....،،،،دین را

توراباقلب وباجان دوست دارم 

عزیز جان هستی  ...  .نور عالم 

قسم صاحب زمان رادوست دارم 

صدیقه اژه ای   مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی

 

 


[ سه شنبه 02/2/5 ] [ 4:7 عصر ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]

دوران تثبت انقلاب اسلامی . دوران پر از تلاش برای ایجاد نهادهای نوپا 

جهادکشاورزی .جهاددانشگاهی ،ایجاددانشگاههای آزاد ،کمیته انقلاب اسلامی 

کمیته امام خمینی ،جهاد روستایی ،شورای های اسلامی ..و...آغاز شده بود 

تربیت معلم ،سازمان ملی جوانان،سازمان تبلیغات اسلامی،ایجاد مراکز جدیدسلامت بهداشت ،نوسازی مدارس ....از طرفی هم جنگ تحمیلی ،کودتای نوژه  ،ماجرای طبس  . لاته جاسوسی آمریکا .سر وصدای منافقین ماجرای کردستان .باعث شده بود که آرام وقرار از نیروهای مومن انقلاب گرفته 

شود.یک نکته مهم وبسیار زیبا، همه با یک هدف برای ارزشهای الهی انسانی اسلامی تاپای جان ومال خود ایستاده بودند  منیتی در اینجا مطرح نبود

98 / صد به نظام جمهوری اسلامی رای داده بودند ، از لحظه اول همه کار نظام با نظر ورای مردم انجام شد ،قانون اساسی  نظام با همت شهید بهشتی درمجلس تدوین گردید ،پاک سازی کشور  از لوس نفوذی های داخلی اجانب بیگانگان بابرگزاری دادگاههای انقلابی انجام شد ،اما آمریکا دست بر دار نبود ،دست بهر ترفند ی می زد برای زمینگیر کردن انقلاب اسلامی ایران تا بمب باران شیمیایی حلبچه وهزاران آسیب ،تحریم ایران .اسرائیل با تمام قوایش شیطنت می کرد

آنان گمان می کردند بازدن هواپیما باپانصد سرنشین وباترور رییس جمهور ونخست وزیرترورامامان جمعه وجماعت ترور هفتاد دو تن در حزب جمهوری ترور روانی شخصیتهای برجسته نظام اسلامی ،،،،می توانند 

 انقلاب اسلامی را ازپای در آورند،

سیلی محکمی راکه ازمردم ایران خورده اندتلافی کنند

،غافل از اینکه این ملت عاشق نظام اسلامی وتا پایدجان ایستاده

 خم به ابرو نمی آورد. روزهایی که ماباتمام وجودمان حس کردیم

دیدیم وشنیدیم .وشاهد بودیم

،اما یک نکته قابل توجه کسانی بارای مردم آمدند.سرکارکه روحیه

جهادی نداشتند وبعضا تفکری تکنوکرات ،سکولاریسم اسلامی داشتند

،اینجا بود که فتنه ها بروز کردوکارسخت شد ،

وفریاد امام ومسئولان بیدار دل را در آورد، عده ای آگاه ودلسوز 

باهمه  مشکلات در ساختن ایران توانا ،با همه وجود روی پای پای

خود ایستادند،

شبانه روز .زحمت کشیدند ،سوختند وگرما ونور بخشیدند

مانع  دسترسی دشمنان به میوه وثمره انقلاب شدند ،

از جمله دانشمندان هسته ای که سرانجام بپای آرمان بزرگ

خود بشهادت رسیدند. در همین وقت بود که ازبین مسئولین 

کسانی سرک کشیدند که خودراصاحب انقلاب ونظام را حق

مسلم خود دانستند .وامام باصدای رسا گفت :هچکس صاحب

انقلاب نیست ، هر اتفاق بزرگی رخ می داد امام با نگاه توحیدی 

خرم شهر را خدادآزاد کرد ،ما کاره ای نیستیم هر کار بزرگ را 

از خدا بدانید همین شکست امریکاییها در طبس چه کسی خبر 

داشت جز خدا اما در هرسه کلمه که می فرمود ،خدا  مردم واسلام بود

کوته فکری ندانم بکاریهابرخی از مسئولان کم  ضربه ای بر پیکر انقلاب

نزد اما جانفدایی مانند سردار سلیمانی ها این وصله نا همرنگ را از

 پیکر انقلاب جدا کردند 

مکتب حاج قاسم نگاه مردم را در مسیر واقعی قرار داد حاج قاسم

باایثارواخلاق ایمان راسخ خود جبهه انقلاب را واکسیته کرد،

ودنیا رامتحیر ساخت،  روح اینوسردار بزرگ شاد باد

صدیقه اژه ای       مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی 

 

 

 


[ سه شنبه 02/2/5 ] [ 2:43 عصر ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]

صدباغ گل به دامن و من داغ دیده ام 

رنج  .... غریبی ... وغربت  کشید ه ام

هنگا م   خردسالی من .....مادرم بمرد

بس رنجها  ....به یتمی ....چشید ه ام

در نوجوانی   .....وهنگامه ی   شباب

از بی وفایی  یاران  ..     ...رمید ه ام

پس خوندل که بخوردم    ز..این و  آن

هرشب فلک سیاه  شد ه از دود سینه ام

صد  ها    هزار قطعه  ...   الماس بیقرار 

غلتان  بروی . .گونه  چکیده ز، دید ه ام

تنها و  بی  قرار به فصل  بهار  ...  سبز 

پائیز   سرد........بود دل رنجدیده ام

داغی بکنج سینه و یک  داغ  نو .به دل

هم     داغ  مرگ    برادر     چشید ه ام 

دیگر مگو ز،  غصه توشیدا خموش  باش

غیر از خدا ز، غیرو  خودی  دل بریده ام

سال 69 سرودم 

صدیقه   اژه ای       مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی

 

 

 


[ دوشنبه 02/2/4 ] [ 11:15 عصر ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]

همچون شمع در میان معبد تنهایی، اشک ریزان ،سوزان ، گویاتر از همیشه

زائران دلشکسته را ،به سوی تور فرامیخواند ، تا درجمعشان بسوزد و  

دل دردمندشان را روشتایی بخشد ،   شاید ،      شاید ،

که لحظه ای  برشبهای بی فروعشان گرمای امید بتابد

دنیای تاریکشان را نور افشانی کند ، روحشان را از 

اسارت دردهای نهانشان برای لحظهدای اندک تسلی بخشد 

 این قطعه  ادبی را سال 69 سرودم 

صدیقه اژه ای     ندیر وبلاگ شیدای اصفهانی


[ دوشنبه 02/2/4 ] [ 10:56 عصر ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]

در تمام دوران انقلاب وجبهه وجنگ من با آنان زندگی کردم حواسم فکرم تلاشم روشنگریم دعایم نیرو سازیم برای نظام بوده است رنج  بسیار بردم.

بودند کسانی که مسخرهام می کردند می گفتند اگر آمریکا برود ایران نابود 

می شود می گفتند شاه که آمریکا واسراییل پست سرش هست یک آخوندیک

لا قبا کاری ازش ساخته نیست انها بلند بلند به آخوند آخوند زاده می خندیدند

نمی خواهم خود را معرفی کنم ولی در جایی ناچارم از خاندان مشهور وعالمان

بزرگ دین هستم وحالا کسانی مسخره می کنند  که فرهنگ رضا شاهی با گوشت

پوست خونشون عجین شده است این مشکل سالها تداوم داشت وهیچکس از حال روز من خبر نداشت ،در متن های قبل گفتم شبها که در ایوان خانه می خوابیدم صدای مراسم نوحه خوانی در فضای خانه می پیچید ومن کلی کیف

می بردم، در زمان جنگ تحمیلی واعزام نیرو به جبهه شبهای جمعه در فضای 

مهتابی صدای نوحه خوانی ازتکیه شهدا در فضا می پیچید بلی شب اعزام جوانان شهرم بود ومن کلی گریه می کردم ،چند نفر آنها برخواهند گشت ، شبها بیاد رزمندگان روی زمین می خوابیدم می گفتم بچه های ما روی سنگ سنگلاخ خار می خوابند دلم نمی آمد ،گاهی تا سپیده سحر بیدار می ماندم ،برایشان دعا میکردم ،اشک میریختم ،یک شب خواب شهید بهشتی را دیدم ازپشت سر دست زدند روی شانه ی من رویم برگرداندم  بالبخند ملیحی که همیشه روی لب داشتند گفتند نگرا ن نباش پیروز می شویم ومن باور نمی کردم

یکشب هم خواب دیدم در میدان امام بودم بازارها یکی پس ازدیگری دارند

فرو می ریزند از وحشت دویدم وسط میدان دیوار بلندی بوددیدم

 امام زمان  عجل الله با انگشتشان دیوار رانگه داشته اند گفتند ما مراقبیم 

بلی همه ما یقین داریم که خداوند خودش حافظ این نظام هست 

چه بلاها که از پیش پایمان برنداشته هرچه دشمنان نقشه می کشند به ضرر 

خودشان تمام می شود، اما چیری که دل من وهمه مردم را بدرد می آورد،

از کسانی هست.که نان نام نظام را یدک می کشند وحواسشان نیست،

سرسفره ای نشسته اند که پایش هزارا هزار شهید قربانی شده اند

اینان یادشان نیست ،

وای بر آنان که به جای خدمت صادقانه به مردم نجیب انقلابی ایران بار

خود را می بندند ،

واقعا باید بحال زارشان گریست ،کجایند مردان بی ادعا

خوشا بحال بی ادعایان بدا بحال (دروغگویان حقوق نجومی بگیران  واختلاس 

کنندگان، )وای بحال کسانی که می توانند مشکلی از این مردم خوب رابرطرف کنند وکم کاری می کنند یاد مردان بی ادعا به خیر 

صدیقه اژه ای             مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی 

 


[ دوشنبه 02/2/4 ] [ 10:22 عصر ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]

دنیای قبل وبعد از انقلاب اسلامی تفاوت اساسی بنیادی داشت ،مردم به رهبری امام خمینی باتمام وجود  پای رفتن شاه وپایان سلطنت دیکتاتوری، ایستاده بودند .وحدت کلمه همه جابه چشم می خورد ،زیبایی های آن دوران غیر قابل وصف است .همه بهم دیگر کمک می کردند،بی تفاوتی معنا نداشت گذشت وایثار ومهربانی همه جابه چشم می خورد، مردم عاشق امام وارزشهای اسلامی بودندمساجد فعال شده بودند،جوانان دارای شور وحال انگیزه بودند .کنترل شهر در ایتستگاههای ایست بازرسی مردمی بود .نهادهای جدید در حال شکل گیری بودند .اما دشمنان هم بیکار نبودند، بهر در می زدند تا آب از جوی رفته رابرگردانند .هنوز مدتی نگدشته بود .که جنگ تحمیلی آغاز شد ارتش باتمام قدرت بفرماندهی سپهبد قرنی درمقابل کسانی که دم از انحلال ارتش می زدند ایستاد روحش شاد باد ،قهرمان قهرمانان دوران بود،با جنگ تحمیلی جوانان مردان برای اعزام به جبهه تلاش می کردند یک ملت با لیاقت باغیرت 

وشجاع ورهبری  با کیاست ودرایت همچون امام خمینی .  امام می فرمود من بپشتوانه این مردم دولت تعیین می کنم وچنین شد از همان سپیده دم طلوع فجر انقلاب مردم با قلبشان پای کار بودند،علارقم دشمنی وکار شکنی ها ی خناسان یا دشمنان دوست نما،  در حکومت نظامی تهران امام فرمود :مردم به خیابانها بریزید ومردم چنین کردند یا حصر آبادان امام فرمود .حصر آبادان بشکنید وچگویم که این مردم وامام باهم چه ها که انجام ندادند 

در حالی که مواد غذایی مصالح ساختمانی بسیاری از چیزها کپنی شده بود  ،وگاهی ساعتها برای ارزاق روزانه باید در صف بایستند .مشکلات اقتصادی داشت نمود می کرد . آنزمان همه امکانات وارداتی بود،  وصنعت مونتاژ که با پیروزی انقلاب شرکتها ی وارداتی که اغلب خارجی بودند رفتند مااز همه نظر کمبود داشتیم لوازم خانگی لوازم ماشین الات کشاورزی و،،لوازم پزشکی 

بیاد دارم قبل از انقلاب ماکمبود پزشک داشتیم پزشکان ماهندی پاکستانی  بودند .وحالا این هم نبود، جاده های ویران روستاهای بی آب وبرق گاز که اصلاشهرهاهم تعدادی داشتند ، درجنگ تحمیلی روزی نبود.که شهیدی را

تشییع نکنیم  ،بدتر از همه ترور های (منافقین کور دل گروه فرقان کوموله موساد )وشهیدان جانباخته عزیزان این مردم باصفاوعاشق ولایت،فامیلی نبود که چندین شهید تقدیم انقلاب نکرده باشد، از زیبایی های آنروزاینکه زخمی های تشنه در جبهه آب نمی خوردند می گفتند بغل دستی از من تشنه تراست ترور امامان جمعه وسرداران شهید، آنروزهاخدا روی زمین وبامردم خدا خواه بود، نادرانی را می شنناسم که سه فرزند در راه خدا داد وشاکر هستند 

روزهایی بود که صدام شهرهای ما را بمب باران می کرد، آژیر خطر به صدا در می آمد وبعد صدای مهیب انفجار مردم در دقیقه زندگی می کردند،وقتی آژیر خطر به صدا در می آمد همسایه روبروی خانه ما قرآن راروی دستش می گرفت به من می گفت از خدا میخواهم جنگ افروزان را نابود کندآنروزها مردم بسیار جلسه دعا ی خانگی ودر مساجد هم برگزار می کردند به خصوص دعا ی توسل برای پیروزی رزمندگان همه مردم پایگیرنده های خود (صدا وسیما)

 روند جنگ را پی گیری می کردند، وقتی گویند همرا بامارش نظامی می گفت شنوندگان عزیز چند بار تکرار می کرد مردم از ته قلب خوشحال می شدند، من سجده شکر بجای می آوردم دعای همه مردم پیروزی اسلام ونفرین همه مردم مرگ برمنافق صدام آمریکا ،اسراییل ،انگلیس بود دشمن شناسی مردم تخصصی شده بود ،

دوران پرتنش باهیجانی بود، من فرزند چهارم را در شبی بدنیا آوردم که بختیار فرار کرد ومن این را بفال نیک می گیرم، آنشب زنگ زدیم به کلانتری برای درخواست ماشین برای بیمارستان وکلانتری گفت :ماشین نداریم،

وضعیت دردناکی داشتم مادرم هم سر زا رفته بود، وهمه اعضای خانه نگران ترس ودلهره هیچ راهی نبود برای رفتن به بیمارستان که خدارا شکر با توسل صلوات برای امام زمان  از کلانتری زنگ زدندند همین الآن میان دنبالتون آماده باشید  یک ماشین بنز سیاه ضد گلوله بودحکومت نظامی بود حال من بد بود 

ایشون  بازرس کلانتری بود ،،در پیچ کوچه ماشین گیر کرد، کاری از دستش بر نمی آمد مگر خراب کردن دیوار خانه مردم .خودش هم حول شده بود ،من ومادرهم دعا می خواندیم همانجا گفتم: یا امام زمان من این بچه رانذر خدمت به شما می کنم، بگریه افتادم ،جناب بازرس آمد سوار شد بنده خداگفت یا ابوالفصل یک گوسفند نذرت کردم ، خدا را شکر ماشین از پیچ کوچه آزاد شد ،

دردبین راه ایست بازرسی بود  صدای تکبیر وگاهی تک گلوله بگوش می رسید 

البته این ماشین راحت رد می شد، وقتی به بیمارستان رسیدم

چندین مادر دیگر برای وضع حمل آمده بودند پزشکان بما می گفتند برای آمدن امام دعا کنید، وخودشان هم دعا می کردند،

ما برای اینکه ایران گلستان شود 

 خون دلها خورده ایم

رنج دوران برده ایم

 نکته مهم اینکه  انقلاب آسان بدست نیامده که آسان از دست برود، 

چند نفر زن فریب خورده نادان کشف حجاب کنند وبرخی  ازروی جهل  نماز نخوانند

وبا خدا کج دهنی کنند ،بگمان اینکه بنظام ضربه بزننداینان دارند گور خودشان را می کنندالبته معاندین را می گویم نه کسانی که فریب خورده وساده لوح هستند. 

 

صدیقه اژه ای   

مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی

 

 

 

 


[ دوشنبه 02/2/4 ] [ 8:38 عصر ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]

شبهای سرد وخاموش سپری شد،  شبهای تکبیر وگلوله زمین وآسمان رالرزاند ،

پتانسیل رهاشده به جنبشی عظیم مبدل گشت ،زیباترین گلواژه شکفت 

(الله واکبر الله واکبر  ) در فضا متراکم گشت ، از هر کوی برزن جویبارانی جاری وروان شد وغرش،کنان بهم پیوست،با گذر ار هر معبرسنگ وسنگلاخ را با خود برد،

سروهای  قد برافراشته  برفهای بهمنی رافرو ریختند،وپیاپی گلواژه های تازه روییدند،

پنجره های بسته باز وجنگ (دیوو فرشته) آغاز ،نفیر گلوله های آتشین با صدای 

پر شکوه تکبیر در هم  آمیخت، وخرمن ،خرمن لاله از زمین رویید 

با شکفتن هر لاله ستاره ای در آسمان درخشید،

نسیم  روحنواز سحری وزیدن گرفت گویا که جهان جوان شد،

وطلیعه فجر انقلاب اسلامی را نوید داد 

اولین روز دهه فجر

 پخش  درشبکه صدا وسیما ی جمهوری اسلامی اصفهان  

صدیقه اژه ای   مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی 

 

 


[ دوشنبه 02/2/4 ] [ 8:27 عصر ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]

من همه چیز خوب  خوبی ها وزیبایی ها بنطرم بزیبایی دالارایی عشق پاک مادری هستند .طبیعت مادر همه ما هست باید قدر آن را بدانیم، ازرده خاطرش نکنیم ،امروزه همه ما داریم به مادرطبیعت آزار می رسانیم صدای دردهای وخس خس نفسهایش را نمی شنویم براستی فرزندان خوبی برای مادر طبیعت نیستیم از صبوری او سوی استفاده می کنیم امروزه همه ما آدمها خود خواه ومغرور شده ایم چشممان را بروی حقیت عالم بسته ایم ،گستخی ما بسیار است .پا روی همه چیز می گذاریم به نطرم دیوانه وار داریم از طبیعت باشکوه سوئ استفاده می کنیم هوا وزمین دریا ورودخانه جنگلها وحیوانات پرندگان ازدست ما عذاب می کشند. ما منابع طبیعی را داریم با ندانم بکاری به سمت نابودی سوق می دهیم خوشحال هستیم اهن وفولاد تولید می کنیم دنبال ساختن ادنها وشهر های رباتیک هستیم وچه بادی در غبغب خود می اندازیم ما امروز نه به 

مادر طبیعت باشکوه خداونی که حتی داریم، بخودمان ونسلهای آینده امان ظلم می کنیم حق را داریم از طبیعت وایندگان می گیریم 

همه کارهای ناپسند وضد اخلاق انسانیت وطبیعت را در زرورق نامهای زیبا  ارایه میدهیم حقوق بشر ،آزادی ،زندگی ،زن،  حمایت از حیوانات بیچاره بی زبانها حق طبیعی آنان را می گیریم نیازهای طبیعی آنان را سرکوب می کنیم

وبا پر رویی ،خود خواهی آنان را ازدامن طبیعت به خانه های خود می اوریم

واسیر خودمان می کنیم .وشعار می دهیم ،حامی آنان هستیم ،ما امروزه به بدن خودمان هم رحم نمی کنیم (از دستکاری عمل های جراحی سنگین غذاها ونوشیدنی های مضر )

نمیدانم اسم این همه نادیده گرفتن ها وقربانی شدنها را چی باید گذاشت.

بگذریم که اگر در خانه کس هست یک حرف بس است

برای رها شدن از همه نگرانی شما را دعوت می کنم به قطعه ادبی زیبا 

 

بیا تا تصویر آب و آیینه رابه تماشا بنشینیم ،

بیا تا دست دردست هم آبهای  چشمه ساران زلال و

وآبشاران رفیع وجویباران نقره ای را باهم گره ببندیم 

با اقیانوسها پیوندشان بزنیم

بیا تا یک آسمان ،ستاره ویک بغل گل را نثار دوستیهای 

بی شائبه کنیم ،

بیا تارنگین کمان نگاهمان را در اوج محبت وسبزی عاطفه  

نثار هم سازیم ،

بیا با پل احساس عواطف انسانی  دلهایمان را بیکدیگر 

 گره بزنیم وسرود وحدت مهر ورزی  در عالم سر بدهیم 

وعقل سرخ را درالماس نگاههای مهر مادری به تماشا بنشینیم،

ودستهای آبی عاطفه را به سفره دلگشای همدلی ها فراخوانیم 

بیا تاآئینه های زنگار گرفته صیقل بزنیم 

وهمه کدورتها وزشتیها وپلیده ها را بدور بریزیم 

با چراغ پر فروغ ایمان زمزم عاطفه وجدان 

صدیقه اژه ای  مدیروبلاگ شیدای اصفهانی 


 

 

 

گره بزنیم 

 

 

 


[ دوشنبه 02/2/4 ] [ 11:40 صبح ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]

عصر وقتی به مسجد رفتم بچه هاباچهره شادهمراه مادرانشان امده بودند

نیمساعتی با آنان  کپ وگفت دوستانه داشتم نظر آنان را نسبت به تاثیر کلاس فرزندانشان پرسیدم ،من براین باورم والدین بخصوص مادر ومربی باید باهمراهی هم  دانش آموز رایاری کنند .بچه هارابه حفظ ویاد گیری قرآن تشویق کنند.البته برای همه بچه ها نمی شود یک نسخه پیچید با هم از نظر یادگیری 

متفاوت هستند بچه ای که میل ندارد  نمی شود بازور اورا وادار کرد .حتی با تشویق بچه ها باید علاقه این کار را از خود بروز بدهند. این بستگی به شرایط محیط زندگی آنان دارد .اما در یادگیری برخی سریع وبرخی دیروکند هستند،

از مادران خواستم در خانه از فرزندانشان بپرسند، امروز در کلاس چه گفتید چه انجام دادید این کمک به مرور فعالیتها ویادگیری انان  می کند ،

روش تدریس روخوانی صحیح سوره های کوچک حفظ آن ومعنای آن 

معنای کلمه قران ،سوره ،آیه ،واسم سوره ها وقصه های قرآن  معنای نزول 

را...به بچه ها می آموختم خواتدن وسواد قرآنی ابزار رسیدن به درک  وشناخت برای عمل کردن به آن است. خواندن تنها وعمل نکردن به آن مانتد نسخه ای هست که  تابیمار نرود دارویش را بگیرد مصرف کند ازبیماری نجات پیدا نمی کند این که می گویم مال بیست سال پیش است . خیلی مایل بودم عکس العمل بچه ها را بفهمم ، مادران برایم نامه تشکر می آوردند.  مادری نوشته بود کیف پولی در کوچه افتاده بود بر داشتم. دخترم ناراحت شد که نباید به آن دست میزدی برو صاحبش،راپیدا کن ،پدری نوشته بود من معازه دارهستم وقتی حرف از کشیدن نرخ روی اجناس میزنم دخترم به  می کوید( ویل للمطففین)

 من معنی ان را نمی دانستم خنده ام گرفته بود . یکی ازبچه ها می گفت خانم  برادرم دانشجوی دانشگاه است نماز،نمی خونه مامانم هر روز بااودعوا میکند

دیشب بزورایستادنماز من رفتم قران را باز کردم بهش نشون دادم گفتم ببن تو قرآن نوشته (ویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون )تا نشونش دادم اولش لج کرد وقتی معنی آن را خواندم  پیشانی منو بوسید ،ایستاد دوباره نمازش خواند. 

خودم من از وقتی بامعانی قرآن آشنا شدم وارد بحری بیکرانه پرشکوه با عظمت شدم قبل از اینکه برای بچه ها کلاس بگذارم خواب دیدم در ساحل دریا هستم دست می کنم در شنهای ساحل ومروارید به اندازه تخم مرغ وبزرگتر از 

آن بیرون می آورم، این را از عنایات خدای بزرگ میدانم    

 

بخوان قرآن کتاب زندگانی است    فروغ روحبخش جاودانی است

درونش هفت باطن لفظ زیباست    تمام آیه هایش پر  ز،  معناست

عمل کردن به آن راه نجات است    بنوش ازجام آن آب حیات است

 

دلت روش..شود قلبت پر امید         ز،درگاهش نگردد هیچ نومید

اگر خواهی     بیابی      کامرانی         عمل کن بر کتاب   آسمانی 

شعر کامل در دیوان گلشن سحر

 صدیقه اژه ای        مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی 

 

 


[ یکشنبه 02/2/3 ] [ 8:48 عصر ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]

خدارا هزاران هزار باشکر می کنم که به من فرضت داد تا کتاب مهر مادری را به تحریر در آورم .ناگفته نماند اگر بخواهم دقیق سبک رمان  بنویسم  ،راستش  از حوصله من خارج است  ،بنابر این گوشه های آن راز گونه نانوشته خواهد ماند 

همه ما در مسیر حیات که طی می کنیم فرازو فرود غم وشادیهای پیروزی شکستهایی را تجربه می کنیم . اگثرا آن را به صندوق حافظه می سپاریم 

از آن عبور می کنیم،  اما من تا این حد هم بی توجه بی تفاوت نیستم ،ارتباط با مردو اجتماع برایم ارزشمند وآموزنده وشیرین است. قلبا مردم را دوست دارم . این استثنای نیست .اما ویژگی من نردم دوستی وسمج وپیگیر بودن من در در کاری وه آن راونهم ولازم وبه نفع جامعه ومردم میدانم گاهی به من می گوین کاسه داغ تر از آش بگویند مهم نیست ،به من می گویند تو بیشتر از فرد مشکل داردبفکر حل مشکلش هستی اینم باشد مهم نیست،

یکبار دختر خانمی را که لیسانس مدیریت حوزوی داشت برای اینکه کاری در کانون بدهم گداشتم سر کلاس بچه ها این بنده خدا با آن همه ادعا ها دوره های نختلفی که دیده بود همین طور نشسته بود. اورا خواستم نحوه تدریس 

به او گفتم ، دیدم توانایی برگزاری کلاس را ندارد ،ازاین موارد بسیار بودن  مدرک تحصیلی دارد ولی کارایی ندارد ،

امروز که برای نوعروسان کلاس مهارت زندگی ،سلامت بهداشت بانوان 

ونحوه ارتباط با همسر وخانواده تغذیه وسبک زندگی سالم توسط اساتید تدریس می شود .آه از نهاد بچه ها بالا می رود که ما فلان مدرک را گرفته ایم اما هیچ چیز از زندگی مشترک ،خود شناسی نمی دانیم از ما می خواهند برای همسرانشان نیز کلا س آموزشی برگزار کنیم ، چندین بار با تشویق تبلیغ اینکار را انجام دادیم ولی مردان کمتر زیر بار یاد گیری می روند آنها نخوانده ملا هستند در حالی ساده ترین رفتار صحیح با همسر وحتی مادر خود را نمیدانند ، واختلافات بعد از ازدواج گاهی ناشی از نا آگاهی زوجین نشات می کیرد

چه بسیار زوج هایی که در حیت عقد باهم دچار تنش مشکل جدی شده اند که با مشاوره طی چندین دوره بسلامت مشکل انان برطرف می شود

وزندگی مشترک خود راآغاز نموده د ارای فرزندهم شده اند

 یک نکته بسیار مهم تجربی که سالهاست با آن مواجه هستیم

ته من بسیاری از مردان جامعه نا مسئولیت پذیر  نیستند 

وهمی باعث ناساگاری  طلاق جدایی بین زوجین شده است 

یک بانوی جوان با چند بچه قو ونیمقد بدفتر مراجعه می کند 

پبرای اینکه مورد حمایت  قراربگیرد ،علت همسر جوان  او 

تن بکار نمی دهد. یا اینکه رفیق باز است ، معتاد است 

گاهی زتدان است ، از همه بیشتر سر کار آسیب دیده دیسک گردن

وکمر ، پاره شدگی رباط دست  فلج شدن

از ناحیه پا ویا یکنوع بیماری دارد رنج می برد 

ازدواج فامیلی ،بیماری های ارثی و،، درحالی که اگر فرد

آموزش های لازم برای زندگی مشترک را ببیند

کمتر با مشکلات مواجه می گردد ، 

پیشتهاد می شود  برای نوجوانان در آستانه ازدواج

مدرسه ای تاسیس یا هر نوجوان موظف سال اخر مدرسه 

خودرا ملزم بشرکت در این کلاسها نماید

این کلاسها از نحوه انتخاب همسر تا فرزند اوری برگزارگردد 

مطلب نگفته دیگر ،این که مادران پدران جوان نیز خود را

ملزم بیاد

گیری روش صحیح فززند پروری کنند 

 

صدیقه ازه ای   مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی

 

 

 


[ یکشنبه 02/2/3 ] [ 3:49 عصر ] [ صدیقه اژه ای ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 123
بازدید دیروز: 132
کل بازدیدها: 1204518
دانلود فایل با لینک مستقیم